آیت الله امامی کاشانی، باقیماندن مدرسهی عالی تهران را پذیرفت. این خبری بود که دیشب در رسانهها پچیید و حاصلِ گفتوگوی ایشان یا خبرگزاری فارس بود. بیهیچ شک و شبهه، این بازگشت به رأی و نظرِ اکثریتِ اساتید و دانشپژوهان، جای ِ قدردانیِ از ایشان را باقی میگذارد و بیشک، دور شدن از استحالهی هویتِ مدرسهی عالی را در پی خواهد داشت. این همه، حاصلِ دقتنظر اساتید و دانشپژوهان مدرسهی عالیست که متعهدانه و در عین نظم و ادب، به بیانِ نحوهی نگاهِ خود به این موضوع پرداختند و نقدِ خویش را بر مصوبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی، به جدّ…
http://m.friendfeed-media.com/p-aeeb0e1aa44b11dda984003048678d04-large-1003
سی و یک سال از انقلاب می گذرد و آرمان «وحدت حوزه و دانشگاه» به تفکیک آنها از یکدیگر ارتقاء مییابد و صدای ارتقاء آن گوش خبرهای صدا و سیما را کر میکند. رسانهای ملیای که هنوز هیچ خبری از حرفهای مخالفان را پخش نکرده است و از روال کار نیز بر میآید که پخش نیز نخواهد کرد؛ متاسفانه! *** مدرسهی عالی شهید مطهری چیست؟ مدرسه عالی شهید مطهری قبل از انقلاب به نام مدرسه معقول و منقول سپهسالار شناخته میشد. بعد از انقلاب اسلامی، آن حادثه تغییر دهنده اوضاع جهان، شهید مطهری(ره) مدرسه عالی شهید مطهری را برای «تحقق…
وحدت حوزه و دانشگاه، جزء مهمترین مسائلِ انقلاب و کشور است و آن را در دو محورِ “همکاری و رابطهی متقابل حوزه و دانشگاه” و “وحدت در هدف” میتوان معنا کرد. مبدع و نظریه پرداز این وحدت، امام خمینی بودهاند که پرچمدار و آغازگرِ مسیری بودهاند تا در پرتویِ آن، تمدنِ اسلامی ایرانی نوینی بنیان گذارده شود. برداشتهای غلطی که در مورد این نظریه میشود، این است که تخصصهای هر یک از این دو نهاد، در دیگری دنبال شود. چونانکه انتظار داشته باشیم تخصصهای دانشگاهی در حوزه دنبال شود و برنامههای حوزه در دانشگاه اجرا شود و این صحیح نیست…
بند ِ اول فراموش نکنیم که: نبرد ِ ما نبرد ِ میان ِ حق است و باطل. میان ِ حبِّ دنیاست و حبّ الله. نبرد ِ میان ِ پابرهنگان است و متجملّان. میان ِ بالاشهریهاست و پایین شهریها. میان ِمستضعفین و مستکبرین. میان ِ مالپرستان و دنیاپرستان با خداجویان و ولایتمداران. میان ِ علیست و معاویه. میان ِ حسین است و ابن عباس و محمد بن حنفیه. میان ِ کوفیان ِ دور از شجاعت با حبیب بن مظاهر. میان ِ عقل عرفانی و عقل ِ فلسفی. جبههی ما جبههایست در برابر غربزدهگی و اسلامستیزی. جبههایست در مقابلِ نژاد پرستی. جبههای…
به حساب و قائده باشد، برخی را فقط باید به باد ِ ضربات ِ چپ و راست ِ دست و پا گرفت و تا میکشند، زیر مشت و لگد، آبدیدهشان کرد. بعضیها را نیز باید به قائده تا میشود … بعضی چیزها دروغ ِ شاخدار است و انبانی از مسخرهگیست. فلان وزیر و فلان مردک ِ یابو سوار ِ مامور ِ امنیت ِ اخلاقی غلط میکند میخواهد تامین ِ اخلاق ِ مردم را بکند وقتی از روز هم روشنتر است که فلانجا فلانقدر چیز خورده و با تساهل و تسامحات ِ مسخرهاش همه را به دردسر انداخته است. فلان آدمنما…
عکسهایی از مزار ِ سیداحمد فردید. شخصی که خوب یا بد، درست یا نادرست، حق یا ناحق هنوز مهم است. (این عکسهای برای اولین بار است که در این وبلاگ منتشر میشود.)
پس از انتخابات، نه وقت کردهام و نه آنقدر میشد در بارهی اوضاعِ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داخلی نگاشت که بخواهم برای آن وقت بگذارم. آن روزهای ِ خاص برای من چیزی نداشت جز کمی تامل بیشتر در مورد ِ خودم و سیر ِ فعالیتهایی که همچو منی باید در پیش بگیرد. این بازیهای مسخره و آن دریوزهگیهای فرهنگی و اعتقادی که امثال ِ میرحسین در پیش گرفته بودند و پیش گرفتهاند، در قالب ِ تحلیلهای بازاری و روزمرّه نباید آرام بگیرد. تحلیلها باید معطوف به جای ِ دیگری باشند. اینها برای من اهمیتی ندارند تا بخواهم بیشتر از حد…
http://tbn2.google.com/images?q=tbn:lNxOFCbMvVxAWM:http://www.gomashte.com/wp-content/uploads/2100309.jpg
http://tbn0.google.com/images?q=tbn:uPXgy-Abeo_DqM:http://64.40.99.49/Multimedia/pics/1384/4/Politic/57.jpg
اولنامه هیچوقت آن زمانی را که مقام ِ معظم رهبری، کتاب ِ “آذرخشی دیگر از آسمان کربلا” را یک اثر ِ موفق و کاربردی معرفی کرد فراموش نمیکنم. این کتاب اثر ِ استاد مصباح یزدیست که در سالهایی در حدود ِهفتاد و شش منتشر شد. محتوای ِ این کتاب در بردارندهی نقاط و نکاتیست که باعث ِ انحراف ِ جامعهی نبوی از خط ِ ولایت شد. لیست ِ دقیق ِ محورهایی که باعث ِ این انحراف شد را یادم نیست. دلایلی که باعث شد تا چهل سال پس از شهادت ِ پیامبر ِ اسلام (صلی الله علیه و آله و…
چند روزی بیشتر تا روز ِ رأیگیری انتخاباتِ ریاستِ جمهوری دهم باقی نمانده است. انتخاباتی که برای خیلیها تعیین کننده نمود می کند و سرنوشت خیلی چیزها را روشن میکند. لازم نمیدیدم در این باره بنویسم چرا که هم نویسندهگانِ جبههی انقلابِ اسلامی مینوشتند و هم فضایی را که برای خود برگزیده بودم چیزی دیگر داشت. اما لازم میدانم اکنون کمی در این باره بنویسم. *** سالِ ۱۳۷۸ بود و انتخاباتِ مجلسِ ششم. جبههی مشارکت شکل گرفته بود و در حالِ ایجاد شبکهی اجتماعیای بودند که برایش در تبلیغ میکردند. خیابانها پر شده بود از دستهجاتِ پنج شش نفرهی دختران…