این همه سوال را چه کسی پاسخ میدهد؟ را نوشتم و میدانستم مسئلهی مهمیست. اما فکر نمیکردم این مسئلهی مهم، اینقدر در تناقض باشد که هر کس یک جواب و یک پاسخی به آن بدهد. یکی بیاید و بگوید: شماره تلفن ۰۹۶۴۰، مرکز ملی پاسخگویی به مسائل دینی است البته سوالهای روانشناسی، خانوادگی، علوم قرآنی، حدیثی بسیاری از حوزههای مختلف را جوابگو هستند هرچند بضاعتشان محدود است… بد نیست یکی هم بیاید و بگوید: «سخت ترین سوال ها سوال های اساسیه که دین به شما گفته خودت جوابش رو پیدا کن و اگر پیدا کردی و به اون چیزی که…
یک نکتهی مهمی که خیلی مهم است و خیلی نظارتپذیر نیست، همین ذکر منبع از یک سایت یا وبلاگ است در ذیل یک مطلب. خاطرم هست، سال هشتاد و نه که در کانون اندیشه جوان مسئولیت نشر الکترونیک را بر عهده داشتم، یکی از مسائلمان همین نحوهی ذکر منبع بود. باشگاه اندیشه، که یکی از مهمترین بانکهای مقالات فارسی در حوزهی علوم انسانیست و از محصولات کانون، مطالبی که منتشر میکرد، گاه با فاصلهای کم در سایتهای دیگر نیز منعکس میشد. به نحوی که با ذکر کامل مطلب، تنها در ذیل مطلب با فونت ریزی عنوان «باشگاه اندیشه» درج میشد….
من امروز اشک ریختم. به حال ِ خودم و به حال ِ خیلی چیزها. اصلش هر روز اشک میریزم؛ اما امروز خاصتر و در حال و هوایی دیگر. روی موتور و وقتی داشتم خیابان ِ میرزای ِ شیرازی را بالا میآمدم. وقتی که از جلسهای که با انجمن زنان مبارز مسلمان داشتیم بیرون میآمدم و پای ِ صحبتهای خانم جلالوند بودم. بارها و بارها در همان جلسه خواستم وقت بگیرم و اشک بریزم؛ که نمیشد. بارها و بارها احساس سنگینی ِ نفس داشتم و نمیشد که صحبتها را به خاطر ِ احساس ِ مسخرهی خودم به هم بریزم. وقتی داشت…
من سوال دارم. خیلی هم سوال دارم. سوالهایم هم سوالهای مهمی هستند و جوابهایش میتواند در زندهگی خیلیها تاثیر داشته باشد. سوالم هم از دین است. سوالهای جدیئی هم هستند. دلیل ِ سوال داشتنم هم انتظاریست که از دین داریم. خب ما انتظار داریم که دین ِ اسلام که دین ِ خاتم است و کامل، جوابهایی برای این سوالها داشته باشد. ما به طور کلی از دین انتظار داریم که دنیایمان را با قواعدش بتوان اداره کرد. انتظار ِ کارآمدی داریم از دین. بعدتر که از دین انتظار داشتیم، میشود از نظام جمهوری اسلامی نیز انتظار داشت. سوالهایی هم که…
سریال زنان سختکوش درباره زنانیست که در یک محله زندگی میکنند و هر کدام در زندگی خود دارای «اسرار» و «رازهایی» هستند. سریال زنان سختکوش روابط این زنان با یکدیگر و همچنین با افراد دیگر را به تصویر کشیده و زندگی خصوصی آنها را بررسی میکند. داستان در اصل، بعد از خودکشی مرموز یکی از زنان ِ همسایه، در اولین قسمت و در شروع فیلم اتفاق میافتد. این زن، یعنی “مریس آلیس”، در ادامهی سریال نریشنها را اجرا میکند و در اصل، راوی ِ قصه است. اینچنین است که در ابتدا و انتهای ِ هر قسمت، گوینده با جملاتی که…
اصلش، آدم باید قدرشناس باشد. یعنی خوبیهای عالم رو ببیند و شکر کند خدا را به خاطرشان. به بودن ِ داشتنیهایش افتخار کند و به دیگران نیز معرفیشان کند تا استفاده کنند و بهره ببرند. وبلاگهای نماز شد و اسلام دنیا را فتح خواهد کرد نیز از این دستهاند. یعنی دو وبلاگی که اگر چه شاید زیاد خواننده نداشته باشند و شمارشگرها تعداد خوانندههای ِ وبلاگ را زیاد نداند، اما وبلاگهای خوبیاند. و بیشتر از آنکه وبلاگ باشند، ایدهاند. ایدهای که باید دست به دست بچرخد و دیگران نیز در آنها سهیم شوند. دیگرانی که میتوانند این ایده را بپرورانند…
اصلش و بهتر بگویم، راستش من از این همه بیحجابی در جامعه ناراحتم. خیلیها هم مثل من. اگر لودهگی در بیاورید و بگویید به من ربط ندارد، باید بگویم که به شما هم ربط ندارد که به من ربط دارد یا نه. مسئلهی اجتماعیست و اظهار نظر در این باب یحتمل حداقل حقیست که همه دارند. خیلی از آنور ِ آبدیدهها، در میان حرفهایی که میزنند، میگویند که آنطرف هم این مدل آرایش کردن معمول نیست و میگویند بعض ِ این آرایشها تنها مخصوص ِ عدهای فاحشه است و کسی که آنطرف، اینگونه آرایش میکند دارد به جامعه خود را…
چهرهی وبلاگستان هشتاد و نه، یک کار خوب است. یک ایدهی عالیست. یک چیزی که جایش خالی بوده است در این روزهای وبلاگستان. همان روز اول بود شرکت کردم و راستش، درست و درمان یادم نیست به کدام وبلاگها رأی دادم. اما آهستان و زهرا اچبی و دانشطلبش را یادم هست. آهستان که استوانهی منطق و منش ِ انقلابی ِ وبلاگستان ؛ زهرا، وبلاگنویسی با ادبیات ساده و بیآلایش که روزمرهگیهاش و زندهگیاش را میشود از روی وبلاگش پیگیری کرد. دانشطلب را نیز بگذارید به حساب رفاقت چندین سالهمان و متنهای صریح و بیادا و اطوارش. این روزها را منتظرم…
نکته: متنی که میخوانید، به خاطر بیچارهگی و بدبختی نویسنده، به نحوی نوشته شده است که شما میتوانید خودش را محکوم کنید به همهی این ایرادهایی که در این متن لیست کرده است. اما شما به جای عیبجویی کمکش کنید که خود از این فرقه بیرون بیاید. بعدتر اینکه این متن یک متن کاملی نیست. نوشتهایست که حاصل یک نشست کوتاه من پشت کیبورد بوده است و چون ممکن بود اگر منتظر اصلاح و تکمیلش شوم، هیچگاه منتشر نمیشد، بهتر دیدم که با همین اوضاع در وبلاگ بگذارمش. *** یعنی یک مدتی میشود و شاید هم بیشتر از یک مدتی…
جونم برایت بگوید که مواجههی غرب با اسلام این گندها را به بار آورده است: ۱. سکولاریسم در نتیجهی مواجهه نگرش دنیا محور غرب با نگرش عقبی محوری اسلام به وجود آمد. ۲. پلورالیسم در نتیجه مواجهه رویکرد عقل محور بشر با نگاه وحدت روشی اسلام؛ ۳. هرمونوتیک در نتیجهی مواجههی رویکرد نسبیت انگار غرب با رویکرد حقیقت مطلق محور اسلام؛ ۴. لیبرالیسم در نتیجهی مواجههی فرهنگ لذت محور و مادی غرب با فرهنگ عدالت اجتماعی محور اسلام؛ ۵. اومانیسم، فمینیسم، لزبینیسم و … در نتیجهی مواجههی رویکرد فردیت محور مدرن با رویکرد اصالت اجتماعی اسلام؛ ۶. امپریسیسم، رئالیسم و…
الف) چون دخترها انتظار دارند که مراسمات ِ سنتی ِ پیش از عروسی، به تمامه اجرا شود و دوست دارند خاطره انگیز باشد. مراسماتی همچون عقدکنان، هدیه بردن برای عروس در مناسبتهای ِ مذهبی و ایرانی، هدیههای شخصی و گل و بوته و سنبل ِ و اینها! هدیههای غیر مناسبتی که سورپرایز کننده باشند و … . سربازیاش را تمام کرده باشد و کارت ِ سربازی را دریافت کرده باشد. از سطح ِ تحصیلات ِ آکادمیک برخوردار باشد. شاید اکثر ِ قریب به اتفاق ِ زنها ترجیح میدهند که شوهرشان طلبه نباشد. و اگر با طلبه بودن مشکلی نداشته باشند،…
خیلی طول کشید تا وقت کنم و چیزی بنویسم. به حتم هم آنی نشد که گلپر ِ گلدختر انتظار داشت. هرچه، یک چیزهایی در بارهی حجاب و اینها نوشتم به بهانهی دعوت شدن. یک سری مطلب هم هست در مورد ِ اساس ِ حجاب و پوشش ِ زنان در اسلام که متفاوت ِ از نظریههای فعلیست و چون فکر میکنم داد و بیداد راه میاندازد و الآن هم وقت ِ داد و بیداد نیست می گذارم برای یک فرصت ِ دیگر. ………………………….. یک: هفتهی پیش در مراسم ِ افطاری، منزل ِ یکی از اقوام، یک نفر در ِ گوشی از…
شاید بازارِ کتابِ انقلاب، برای خیلیها محیطی جالب به نظر آید. محیطی به مراتب خوب برای کسانی که دغدغههایشان بر گـِرد ِ مسائلِ فرهنگی میگردد. از دانشجو و طلبه گرفته تا کسانی که در سبد ِ کالایِ خانوادهشان، کتاب جایگاه ِ خاص و منحصر به فردی دارد. بازار کتاب، یکی از مهمترین فضاهای فرهنگی هر جامعه است. از ویترینها، حجم کتابفروشیها، کمیت و کیفیت ِ خرید ِ کتابها و خیلی از این دست میتوان به اطلاعات خوبی نسبت به وضعیت فرهنگی جامعه دست پیدا کرد و میدانی که این دید را عینیتر و واقعیتر در اختیار قرار میدهد، حضور در…
ما بوی قرمهسبزی را به بوی ِ هاتداگ ترجیح میدهیم. ما ترجیح میدهیم، به جای ِ فلافل ِ بیروتی، دیزی بزنیم. ما کالباس و سوسیس نمیخوریم. چون کالباس از آشغالگوشتهای گوساله و اونجای ِ گاو درست میشود و ممکن است خوردن ِ اونجای گاو، آدم را منحرف کند. ما از نسکاله بیزاریم و مارکهای صهیونیستی را نمیپسندیم. چون باور داریم که خوردن ِ اینها، آدم را به بیراهه میکشد. ما ترجیح میدهیم وقت ِ سرما خوردگی، به جای خوردنِ آدولت کولد، عسل آبلیمو بخوریم. ما به غذاهایی که میخوریم دقت میکنیم و انظر الی طعامک را قبول داریم. ما سعی…
بازی وبلاگی به مناسبت ِ چهارده خرداد، میتواند خاطرهانگیز باشد. خاطرهای از خودمان، پدر و مادرمان، یا یکی از نزدیکانمان، می تواند این روزها را برایمان پربارتر کند. به سهم ِ خود، آنچه در ذهن دارم را مینویسم و دعوت میکنم تا دوستان دیگر نیز در این بازی شرکت کنند. جالب خواهد بود، زمانی که نوشتههای این بازی را در یک وبلاگ ِ اختصاصی جمع کنیم. *** بوی ِ چهارده خرداد که میآید، یاد ِ خمینی میافتم. یاد ِ صبحی که من و برادر ِ کوچکترم، توی ِ اتاق خواب، ولو شده بودیم و عمهام آمدند تا با همدیگر به…
موضوعات وبلاگ
- تأمّلات و تحمّلات (۱۳۰)
- رسانه و ارتباطات (۴۷)
- زنان و خانواده (۲۷)
- فرهنگ و جامعه (۴۷)