از وبلاگ مرحوم «جسد زنده» دیروز ***** یک هفته قبل از ۲۷ خرداد ۸۴ – سایت کامپیوتر دانشکده ـ محسن! به قالیباف که رأی نمیدهی؟ ـ چطور؟ ـ اگر میخواهی به قالیباف میخواهی رای بدهی، کمی صحبت کنیم. ـ نه من به دکتر احمدی نژاد رای میدهم. ـ آهان. اوکی! باز اون بنده خدا بهتر از این مرتیکهی ریاکار هست. رضاخان حزبالهی! دیدی چطور تبلیغات میکنه؟ این شد اصولگرایی؟ اگر بخواهی به اصولگرا رای بدهی که قالیباف اصلا اصولگرا نیست، اگرم بخواهی به اصلاحات رای بدهی … البته تو که به اصلاحات رای نمیدهی. ـ اخوی! عرض کردم به…
اصلش همهی مسئولین آدمهای بدی هستند و «قصد» و غرض ِ بدی دارند و هر کاری هم که بکنند برای خودشان است و الخ. اگر احمدینژاد یک کاری انجام بدهد، یحتمل میخواهد خودش را در نظام تثبیت کند. «یحتمل» مشائی هم هرکاری انجام دهد در نتیجهی تفکرات غلطش هست و مکتب ایرانی و بنابر این آن کار، کار بدیست. قالیباف هم اگر یک روزنامهای راه بیندازد، «یحتمل» میخواهد رئیس جمهور شود و دارد از بیت المال برای تبلیغ ِ خودش هزینه میکند. علی لاریجانی و احمد توکلی و بقیهی مجلسیها هم همینطور است و یحتمل میخواهند خودشان را تبلیغ کنند…
صفر آهستان، آهستان، آهستان. این را سه بار نوشتم که یادم باشد. حالا برویم سر ِ اصل بحث. یک تعارف که نداریم. داریم؟ احمدینژاد گند زده است. حتا از گند هم یک چیزی بدتر. این هم به معنی این نیست که دیگربه مرحلهای رسیده است که باید طرد شود. به هیچوجه. هنوز احمدینژاد شرف دارد به خیلیها. ادبیات و گفتمانش هم انقلابیتر از هر رئیس جمهور دیگری بوده است و هست. چه خاتمی ِ سکولار و چه هاشمی ِ سازندهگی و چه موسوی ِ لجباز. گفتمان ِ احمدینژاد و ادبیاتی که در سخنانش به کار میبرد خیلی هم خوب است…