این روزها باید مطلب‌ت در باب ولایت‌مداری باشد و در طعنه و کنایه و استعاره و هزار تا کوفت و زهرمار دیگر، اشاره کنی به احمدی‌نژاد. مطلب‌ت که این‌گونه باشد، تو می‌شوی یک آدم با بصیرت و ولایت مدار و حزب‌اللهی و این‌ها. یعنی تو باید این روزها هم‌رنگ جماعت ِ با بصیرت ِ حزب‌اللهی شوی و مشائی را مستقیم له کنی و احمدی‌نژاد را در کنایه و لفافه و گاهی هم مستقیم مورد خطاب قرار دهی و مرگ بر ضد ولایت ِ فقیه‌ت را نثار ِ احمدی‌نژاد کنی و الخ.

این روزهای ما، روزهایی‌ست پر از شایعه و حرف و حدیث. بیت ِ علما همیشه منبع ِ شایعه‌های مختلف بوده است. و هر چه که آن عالم، وجیه‌تر و دخیل‌تر ِ در سیاست، شایعه‌ها سنگین‌تر و مختلف و رنگارنگ‌تر. حالا این بیت، بیت ِ رهبری باشد و یا بیت ِ یک مرجع!

جلسه‌ا‌ی خصوصی بین فلانی و رهبری برگزار می‌شود، بعد صدا در بیت ِ رهبری می‌پیچد و روایت‌های مختلف است که نقل می‌شود. موقع انتخابات است که یکی از بیت که شاید نزدیک‌ترین‌های به رهبری باشد می‌گوید که رهبری نظرش روی فلانی است و یک‌دفعه ذهن‌ها می‌رود به سمت حمایت از یک نفر و الخ.

این روزهای ِ خانه‌نشینی ِ احمدی‌نژاد برای من که خیلی خوب بود. میزان ِ «ولایت‌مداری ِ بر مبنای ِ شنیده‌ها»ی خیلی‌ها را به چشم دیدم. شنیده‌هایی که خیلی‌هاشان هم از زبان ِ آدم‌های ظاهر الصلاحی شنیده می‌شد. بعد این‌ها خیلی‌هاشان هم قابل تحیلی در یک چهارچوب خاص بود. روایت می‌شود که احمدی‌نژاد در دیدار ِ با رهبری سه شرط گذاشته است و این دهان به دهان می‌چرخد. روایت می‌شود احمدی‌نژاد حتا گفته است یک سری آدم باید تعویض شوند تا من بمانم و در این تعویض‌ها یکی سری هم از بین رهبری هستند کع باید بروند ! :دی

روایت می‌شود که احمدی‌نژاد گفته که نمی‌تواند با مصلحی کار کند و برای همین زمان خواسته است که یا استعفا بدهد یا بماند و رهبری هم به او گفته است که می‌توانی این مهلت را داشته باشی.

روایت می‌شود که …. می‌بینید که!؟ مسخره است این همه روایت. نه!؟

هر کس حال در این میان و در این میانه و در این زمان و در این زمانه به بیت ِ رهبری نزدیک‌تر، مورد وثوق‌تر! کار به آن‌جا رسیده است که اصول‌گرانماهای ِ گرگ در پوشش میش هم در این میان حق اظهار نظر برای خود قائل شده‌اند و در همان روزهای اول که رهبری تاکید بر سکوت و حفظ آرامش داشت، رگ ِ ولایت‌مداری‌شان گل کرد و گل‌ش خار بود و در بوق دمیدند که آی مردم! بیایید که احمدی‌نژاد ضد ولایت‌فقیه شده است!

حرفی نیست که یک آدم و یک جریانی در دولت شکل گرفته و شکل می‌گیرد که اتهام‌های زیادی دارند و در بیان و کلام و در روش، در برابر رهبری و انقلاب ایستاده‌اند. اما این نمی‌تواند مبنای ِ تحلیل آن چند روز نیامدن ِ احمدی‌نژاد باشد و کینه‌ی خیلی‌ها از این جریان، زمینه‌ی تحلیل ِ نیامدن ِ احمدی‌نژاد شود.

هرچه، این روزها، صبر و آرامش را بیش‌تر می‌پسندم. این روزها، حساب نکردن ِ شنیده‌ها را بیش‌تر می‌پسندم. این روزها، بیش‌تر از آن‌که سعی کنم احمدی‌نژاد را در چهارچوب ِ ضد ولایت فقیه بودن تفسیر کنم، می‌پسندم جور دیگری آن را تحلیل کنم. اما هرچه کنم، این روزها، راحت می‌شود انگ ِ ساده لوحی خورد. این‌گونه است دیگر. این روزها باید مطلب‌ت در باب ولایت‌مداری باشد و در طعنه و کنایه و استعاره و هزار تا کوفت و زهرمار دیگر، اشاره کنی به احمدی‌نژاد. مطلب‌ت که این‌گونه باشد، تو می‌شوی یک آدم با بصیرت و ولایت مدار و حزب‌اللهی و این‌ها. یعنی تو باید این روزها هم‌رنگ جماعت ِ با بصیرت ِ حزب‌اللهی شوی و مشائی را مستقیم له کنی و احمدی‌نژاد را در کنایه و لفافه و گاهی هم مستقیم مورد خطاب قرار دهی و مرگ بر ضد ولایت ِ فقیه‌ت را نثار ِ احمدی‌نژاد کنی و الخ.

همرسانی: