یعنی یک سری اتفاقها خیلی مهم هستند. بحث ِ ماندگاریست. بعضی چیزها مایهی افتخار است. مایهی برازندهگیست. زنت درسنخوانده، مفسر ِ قرآن مجید باشد، خیلی باید افتخار کنی. زنت یک زمانی رو بگیرد از عالم و آدم و بعدشِ متخصص ِ آرایش شود در پیری، خب مایهی افتخار است. دختر ِ لرستان باشی و عروس ِ آذربایجان، شوهرت هم باید به تو افتخار کند؛ حداقلش این است که مطمئنن این دو طایفه به شوهر چنین زنی، بی برو و برگرد رای میدهند دیگر و او حتمن رای میآورد و اگر رای هم نیاورد خب حتمن تقلب شده است و …. (استدلالِ تخیلی را که میبینی؟!)
وقتی زنت در کنار ِ هزار موجود ِ عجیب و غریب میشود سوم و از تو جلو میزند، میتوانی افتخار نکنی؟ میتوانی دم بر نیاوری و شادمانی و پایکوبی نکنی؟ خب زنت معروف شده است. حتا آنوریها هم استعداد کاظمی را کشف کردهاند.
قبلتر هم گفتم. امروز روز ِ جشن و سرور است. چرا که آقای ِ لجوج برای یکی از افتخاراتش، که روشنفکرتر بودن ِ زنش در میان دیگر زنان است، برهان ِ قاطع گیر آورده است. خب زن ِ روشنفکرش توانسته باعث شود که چندین میلیون رای به شوهرش داده شود. شاید هم چندده میلیون. شاید هم بیشتر! خدا را چه دیدی، وقتی بشود این زن را روشنفکرترین زن نامید با این همه تواناییها و وقتی که این زن سومین متفکر جهان باشد، خب میتوان چند ده میلیون رای هم آورد. توهم است دیگر. قرص و دوا هم بعضی وقتها اثر نمیکند، چه برسد به دعا.
مصاحبهی زهره کاظمی با بیبیچل را باید گوش داد. بارها نیز باید گوش داد. باید بلوتوث کرد. بارها دانلود کرد. ما نباید بگذاریم که این مصاحبه به دست فراموشی سپرده شود. نباید بگذاریم که این روشنفکرترین، از ذهنها برود. یادمان باشد که آقای لجوج، قرار بود وی را در چه سمتها و جایگاههایی بنشاند. یادمان باشد که زنی چون کاظمی، باعث میشد که میزان و ضریب ِ شادی در جامعه زیاد شود و خب این زیادشاد بودن هم برای جامعه لازم است. اگر چه شاید وقتی دقیقتر فکرکنی، زیاد هم خوب نباشد.آخر، ما تاب ِ زیاد خندیدن نداریم. ما هنوز که هنوز است داریم با این مصاحبه میخندیم. هر بار که مصاحبه را گوش میدهیم بیشتر میخندیم و بیشتر به عمق ِ سختیهایی که آقای لجوج برده است، پی میبریم. زهره کاظمی، مایهی شادمانی جامعه است. به نظر، صدا و سیما نیز باید با وی مصاحبه کند. مصاحبهی با کاظمی، بر خلاف ِ امنیت ملی نیست. عین ِ امنیت ِ ملیست. مصاحبهی با سومین متفکر جهان، مایهی طنز است و نشاط را در جامعه بالا میبرد. مصاحبهی با کاظمی، مصاحبهی با صاحبان ِ توهم است که نمیتوانند ادا در بیاورند. سادهگی کاظمی و واگفتن، حرفهای درونیاش در مصاحبهها، میتواند ضریب ِ امنیت ملی و ضریب ِ نشاط ِ جامعه را بالا ببرد.
یادمان باشد که همیشه پای ِ یک زن در میان است. «پا»! دقت که میکنید!؟
————————–
پی نوشت:
یک : امروز اولین روز از هشته ی هشتاد و هشت می باشد. روز روشنفکرترین زن ایران. حتمن مصاحبه ی زهره کاظمی یا همان رهنورد رو با بی بی چل برای اندمین بار گوش بدید و لذت ببرید
دو: همه مطلب های هشته این جا جمع می شه. شما هم بنویسید!
واقعا این خانم خیلی خجسته دل!تشریف داره!نمی دونم واقعا خودش از یادآوری این مصاحبه شرمنده نمی شه!
هنوز این پست رو نخوندم ولی تذکرتان به حسین قدیانی در پست قبلی کاملا به جا بود.