اولنامه
هیچوقت آن زمانی را که مقام ِ معظم رهبری، کتاب ِ “آذرخشی دیگر از آسمان کربلا” را یک اثر ِ موفق و کاربردی معرفی کرد فراموش نمیکنم. این کتاب اثر ِ استاد مصباح یزدیست که در سالهایی در حدود ِهفتاد و شش منتشر شد.
محتوای ِ این کتاب در بردارندهی نقاط و نکاتیست که باعث ِ انحراف ِ جامعهی نبوی از خط ِ ولایت شد. لیست ِ دقیق ِ محورهایی که باعث ِ این انحراف شد را یادم نیست. دلایلی که باعث شد تا چهل سال پس از شهادت ِ پیامبر ِ اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، نوهی پیامبر به طرز ِ فجیعی به شهادت برسد و خاندان ِ پیامبر مورد ِ بی حرمتی ِ جدی قرار بگیرد. برایم آن روز خیلی چیزها باور نکردنی بود و نمی توانستم خود را در آن زمانه قرار بدهم و فضای ِ ذهنی ِ یاران ِ حضرت را درک کنم.
رشتهی تاریخ و تمدن ملل ِ اسلامی را که آغاز کردم و دسترسیام که به منابع ِ دست ِ اول تاریخ ِ اسلام بیتر شد، نکات ِ جالبتری برایم مشخص شد. این نکته بسیار جالب بود که بسیاری از سیره نویسان ِ دورهی نبوت، مسائلی را به شدت از متون ِ خود حذف و به اصطلاح سانسور کردهاند. از اینگونه موارد تعداد ِ زیادی مشاهده میشود. این منابع از منابع ِ درجهی یک ِ تاریخ و منابع ِ اصلی ِ تاریخدانان برای مطالعه و بررسی هستند. مصلحتهایی که باعث شده است تا بعضی موارد در این متون نگاشته نشود : مشخص کردن ِ مسائل ِ انتقادی مربوط به صحابه و مشخصههای ِ برتری بخش ِ حضرت ِ امیر (علیه السلام). نمونههای بررسی ِ این منابع را میتوانید از بخش ِ مقالات ِ سایت ِ استاد جاودان بگیرید و مطالعه کنید.
یکی از مسائل ِ مهم در تفاوت ِ بین شیعه و اهل ِ تسنن این نکته است که اهل ِ تسنن، صحابه را خیلی زیاد قبول دارند و گاهی در حدّ پاکی و معصومیت نیز پیش میروند. هنوز که هنوز است نیز همین رویه در این میان ِ ایشان ساری و جاریست.
وسطنامه
انتخابات ِ نهمین دورهی ریاست ِ جمهوری را در خاطر میآورم. بدنهای که چهار سال ِ پیش در بین ِ یک هفتهی دور ِ دوم به احمدی نژاد تهمت میزدند که اگر او بیاید فضای ِ خشونت و تحجر حکمفرما میشود. اگر او بیاید، در خیابانها دیوار میکشند. اگر او بیاید آسانسورها مردانه و زنانه میشود و مثالهایی میآوردند که در شهرداری از این آسانسورها وجود دارد. میگفتند اگر او بیاید خیلی بد است. اَخ است و بد است و ئـیـش !
هیچگاه آن همه کاغذهای ِ رنگی ِ منقش به تمثال ِ هاشمی ِ رفسنجانی را فراموش نمیکنم. در ایستگاه ِ میرداماد که پیاده میشدی روی ِ زمین مملو بود از همان عکس و تصویر. کسانی که از هاشمی حمایت میکردند خیلیها بودند. خیلیهایی که نمیتوان از کنار ِ نظراتشان به آسانی رد شد و پنداشت که یک نظر ِ ساده بوده است. یکی از مهمترینشان که احساس ِ خطر برای انقلاب کرده بود، آقای جوادی آملی بود که در خطبههای ِ نماز ِ جمعه قم کدهای ِ جدیای در حمایت ِ از هاشمی ِ رفسنجانی ارائه داد. آن سخنرانی آنقدر تابلو ارائه دشه بود که بخشهایی از آن توسط ِ صدا و سیمای ِ جمهوری اسلامی سانسور شد. آیات ِ عظامی از هاشمی ِ رفسنجانی حمایت میکردند که به شدت قابل بررسیست.
در این میان اما از میانِ این آیات، استاد مصباح ِ یزدی و جریان ِ منسوب به ایشان به جد، از محمود احمدینژاد حمایت میکرد. تا به آن حد که ماجرای ِ فروش ِ النگوها مطرح شد و قس علی هذا. هیچ جریان و حزب ِ بزرگی از احمدی نژاد حمایت نکرد. بسیاری از جریانات برای ِ اولین بار بر گرد ِ یک نقطهی اتکا جمع شدند. از موتلفه گرفته تا نهضت ِ آزادی همه بر گرد ِ هاشمی رفسنجانی گرد آمدند.
در این انتخابات اما وضعیت گونهای دیگر است. احزاب ِ حامی ِ احمدینژاد زیاد شدهاند. تقابل ِ بنیادین ِ احمدینژاد با باقی ِ نامزدها شفافتر شده است. خطها و مرزهای ِ احمدینژاد با باقی ِ نامزدها پر رنگتر و روشنتر شده است. ظاهرن مسیری روشن شده است که پیش از این خیلی تاریک و پر ابهام بوده است. دستگذاشتن روی ِ وضعیت ِ مالی ِ رقبایش خیلی سهلتر شده است. کارنامهای دقیقتری از مواضع ِ احمدینژاد وجود دارد تا بررسی شود و مورد ِ بازبینی و نقد قرار گیرد. کینه و عدوات و خصومت ِ هاشمی رفسنجانی با احمدینژاد(اندیشهها، رفتار، منش و رویکرد) عیانتر شده است. و خیلی موارد ِ دیگر.
به نظر، وقت ِ آن رسیده است تا با نگاهی ِ به جامعهی دینی پس از بعثت، نگاهی به جامعهی دینی ِ ایران ِ پس از انقلاب بیندازیم و آسیبهای ِ دورهی صدر اسلام را با وضعیت ِ موجودمان مقایسه کنیم و ببینیم جایگاه ِ اشرافیت، قدرت، ثروت و زیادهخواهی در اکنون ِ ما چه گونه است. و چه کسانی مصادیق ِ طلحه، زبیر، ابن عباس، محمد حنفیه و … هستند. مطمئن باشید نمونههایی جدّی برای ایشان مییابید. کسانی که در مقابل ِ حضرت ِ امیر و سیدالشهداء (علیهم السلام) ایستادند.
آخرنامه
ادعایی در این روزها مطرح است. ادعایی که هنوز شکافته نشده است و باز نشده است و مورد ِ تحلیل ِ دقیق قرار نگرفته است. متاسفانه به دلیل ِ سازمان نداشتن ِ نویسندهگان ِ جبههی فکری ِ انقلاب ِ اسلامی و درگیر شدن در روزمرّهها(که البت به جایش اهمیت ِ زیادی دارد) شاهد ِ آن نیستیم که این ادعا مورد ِ موشکافی و بررسی قرار گیرد. بررسی شود که اگر چنین است، به چه هدفی انجام شده است. بسنده کردن به این نتیجه که این سه نفر فقط برای ِ رأیشکنی به انتخابات وارد شدهاند، به شدت ناقص مینماید. اهداف ِ پشت ِ صحنه از سفآرایی ِ لایههای ِ اطرافیان ِ این سه نامزد حاکی از برنامهای بلند مدتتر است.
قرار گرفتن ِ غلامحسین ِ کرباسچی، عضو ِکارگزاران و از نزدیکان ِ هاشمی رفسنجانی بر گرد ِ کروبی به بهانهی قول ِ شخصیاش پیش از اعلام ِ موضع ِ کارگزاران همانقدر خندهدار است که حمایت نکردن ِ چند ده میلیاردی ِ خاندان ِ هاشمی از میرحسین. فرستاددن ِ کرباسچی برای کنترل ِ شیخ ِ سادهی اصلاحات، فرستادن ِ کرباسچی برای ِ تشویق به انصراف ِ کروبی در آخرین لحظات و خیل یموارد دیگر نیاز به باز رسی ِ جدیتری دارد.
نظری بدهید