ـ راستش از بس در مورد مطهری مطلب نوشتهاند، آدم را شک بر می درد که دست به قلم ببرد و بنویسد یا بس کند و هیچ ننویسد. از همان بچهگیها نیز همین طور بود. هر جا میرفتیم میگفتند کتابهای مطهری را بخوانید و یاد بگیرید. میگفتند سعی کنید بخوانید و تحلیلهایتان را غنی سازید. همهاش نیز حرف ِ امام را میآوردند که همهی آثار مطهری را تایید کرده بود:
«آثاری که از او هست بیاستثنا همهی آثارش خوب است و من کسی دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بیاستثنا آثارش خوب است، ایشان بیاستثنا آثارش خوب است، انسانساز است»(صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۲۴۲)
ـ کتابهای مطهری را خیلی جاها میشد یافت و دریافت. کارِ خیلی سختی نبود. خیلی وقتها نمایشگاههای کتابی که برگزار میشد، کتابهای مطهری را با تخفیف میفروختند. ما نیز که این همه تایید را میدیدم، میخریدیم. ده گفتار و بیست گفتار و داستان راستان نیز معمولا جزء اولین کتابهایی بود که از مطهری خوانده میشد.
ـ دورههای مطالعاتی آثار مطهری نیز مدتی رو به فزونی رفته بود. دانشگاه امام صادق که کتابهای مطهری را رسما جزء واحدهای درسی قرار داده بود و دانشجو باید آنها را میخواند و امتحان میداد. دبیرستانهای مدرسهی عالی شهید مطهری نیز دورههای مطالعاتی آثار شهید مطهری را برگزار میکردند. اضافه کنید به اینها، دورههایی را که مساجد و دبیرستانهای متفرقه برگزار میکردند و کتابهای مطهری را مبنای کار خویش قرار میدادند. حتی برخی سایتها با همین هدف تاسیس شدند و به فعالیت پرداختند و میپردازند. تنها شخصیتی بود که میشد تمامز آثارش را خواند و برایِ خواندنش دوره برگزار کرد.
ـ خیلی وقتها مطهری و شریعتی را رو در روی یک دیگر قرار میدادند. گویی مطهری و شریعتی با یکدیگر تخاصم داشتند و هر کس که شریعتی میخواند، ضد مطهریست و هر کس مطهری را قبول دارد، مخالفِ شریعتیست. مطهری را یک آخوندِ حوزوی میخواندند که به سانِ یک متکلم از اسلام دفاع میکرد و شریعتی را یک روشنفکرِ کراواتی که سعی میکرد قرائتِ جدیدی از اسلام عرض کند. اعلامیهای را نیز به عنوانِ نمونه میآوردند که زیرِ آن را بازرگان و مطهری، هر دو امضا کرده بودند:
«اینجانبان که علاوه بر آشنایی به آثار و نوشتههای مشارالیه، با شخص او فیالجمله معاشرت داشتیم، معتقدیم نسبتهایی از قبیل سنیگری و وهابیگری به او بیاساسی است و او در هیچ یک از مسائل اصولی اسلام از توحید گرفته تا نبوت و معاد و عدل و امامت گرایش غیراسلامی نداشته است ولی نظر به اینکه تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بود و هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی مطالعه وافی داشته باشد، تا آنجا که گاهی از مسلمات قرآن و سنت و معارف و فقه اسلامی بیخبر میماند، هر چند با کوشش زیاد به تدریج بر اطلاعات خود در این زمینه میافزود، در مسائل اسلامی ـ حتی در مسائل اصولی ـ دچار اشتباهات فراوان گردیده است که سکوت در برابر آنها ناروا و نوعی کتمان حقیقت است»
ـ مطهری در مورد خیلی چیزها مطلب داشت: منطق و فلسفه، کلام و عرفان و حکمت عملی، فقه، شعر و داستان و … . همین نگاشتهها در موضوعات مختلف خیلیها را راضی میکرد تا با خوانشِ کتابهای مطهری، منظومهی فکریِ خویش را منسجم کنند. کمتر نویسندهای همچون مطهری موفق شدهاند این کتابهای متنوعی در موضوعات مختلف به جامعه ارائه دهند. کتابهایی که خیلیهاشان مسئلهمحور هستند و هدفشان پاسخگویی به نیازهاییست که در حالِ حاضر در سطح جامعه احساس میشوند.
ـ سالهای پس از دوم خرداد بود که مطلبی به نقل از یکی از مسئولان نظام در دهنها میچرخید که مصباح را “مطهریِ زمان” خوانده بود و جانشینِ شایستهای برای مطهری و طباطبایی. چرایی آن نیز به آن بر میگردد که در آن برههی زمانی، شبهاتِ زیادی در سطح عموم مطرح شده بود و مصباح نیز به خیلی از آنها پاسخ میداد و منبرهایش را برای این موضوعات هزینه میکرد. هنوز فراموش نکردهام سالهای پس از دوم خرداد را که روزنامههای زنجیرهای پایگاه دشمن شده بودند و در مورد مصباح چه مطالبی مینوشتند.
ـ رهبری در مورد مطهری و آثارش اینگونه بیان داشتند که: مطهری هیچگاه در استفاده از ذخیره گرانبهای علمیِ خود، سستی نکرد. به گونهای که امروز هم فضای فکری جامعه مرهون افکار و نیازمند آثار و اندیشههای اوست. اما حوزههای علمیه نباید در شهید مطهری متوقف بمانند. چرا که بسیاری از نظریات و شبهات پس از حیات آن استاد عالیقدر مطرح شده است که باید به آنها پاسخ داد.(۱۳۸۴/۰۲/۱۱)
ـ مطهری از حوزه به دانشگاه آمد. اما هیچگاه “استادِ دانشگاه” نشد. مطهری همان “آخوندِ منبری” ماند و برای دانشجویان سخن گفت. مطهری سعی نکرد پرستیژِ استادِ دانشگاهی بگیرد و ادایِ متفکرها را در بیاورد و حرفهایِ بزرگ بزند. با این که متفکری به حق بود، سعی نکرد کنجِ خانهاش بنشیند و کتاب تالیف کند. مطهری فهمید که باید چه کند. برای همین بود که سخنرانی میکرد، بحث میکرد، در مناظره شرکت میکرد و منبر میرفت. مطهری، مردِ میدان بود و موضوعاتِ بحثهایش را نیز مسئلهمحور انتخاب میکرد.
ـ جشنوارهی دانشگاهی حکمت مطهر نیز چند سالیست برگزار میشود. میتوان به سایتِ حکمت مطهر رجوع کرد و در مسابقاتز آن شرکت کرد.
متن، تکههایی گاه جدایِ از هم هستند. اگر وقت شد، درستش میکنم.
نظری بدهید