نسبت و نوع رفتار احزاب اصلاحطلبان با الهه راستگو چیزیست شبیه به نسبت احزاب اصلاحطلب به جمهوری اسلامی. راستگو قوانین و قاعدهی رفتار حزبی را رعایت نکرد. این در حالیست که «اصلاحطلبان» راه را برای ورود او به شورای شهر باز کردند و او «باید» بنا بر تعهد حزبی و بر اساس قاعدههای حزبگرایی به محسن هاشمی رای میداد. اما رای نداد و به درستترین وجه، از حزب اسلامی کار اخراج شد.
کسی که قاعدههای حضور و حمایت از بازی را رعایت نکند باید اخراج شود.
نسبت جمهوری اسلامی و اصلاحطلبان چیزی شبیه به نسبت اصلاحطلبان و الهه راستگو است. اصلاحطلبان نیز بارها قواعد و قوانین جمهوری اسلامی را زیر پا گذاشتند. اگر بنا باشد بر اساس رفتاری که اصلاحطلبان با الهه راستگو داشتند، جمهوری اسلامی نیز باید با اصلاحطلبان برخورد کند و دست به اخراجشان از بازی بزند. اگر چنین باشد،اصلاحطلبان جایی در جمهوری اسلامی نباید داشته باشند
با سلام
مطلب شما در لینکدین کار شد.
موفق باشید
اون وقت این «جمهوری اسلامی» که «باید» یک عده ای را بیرون کند و یک عده ای را داخل کند کیه؟ آدمه؟ مگه مملکت «مردمسالاری دینی» نیست که با رای آدمها همدیگر را خارج و داخل کنند؟ آهان، پس «جمهوری اسلامی» فقط یک نفره که برای همه چیز تصمیم می گیره. فهمیدم، مرسی.
پس خود شما هم مواظب باش که اگر یک روزی «جمهوری اسلامی» از ریخت رنگ سایتت خوشش نیاد ، یا ناهارش رو دوست نداشته باشه ، ممکنه «بیرون» شی.
حالا فهمیدید چرا به شما ها می گویند چماقدار و ساندیس خور؟ چون نسبتتان با وقایع ، نه بر اساس خرد، بلکه بر اساس نوکری آقای «جمهوری اسلامی» تنظیم می شود.
البته میدانم این روز ها سرتان شلوغ است ، چون فعلا باید روی توجیه شدن و توجیه کردن «شکست مفتضحانه» یعنی بببخشید «نرمش قهرمانانه» کلی کار کنید.
جمهوری اسلامی آدم نیست شیوه حکومت داری است آنهایی که تازمانی که در همین سیستم در راس کار قرار می گیرند آن را قبول دارند و وقتی که در همین سیستم مردم آنها را کنار میزنند آن را قبول ندارند باید از اساس کنار گذاشته شوند همانند اول انقلاب که خیانت کارها همه فراری شدند ضمنا پیام نرم قهرمانانه را نفهمیدید و خوشبختانه نخواهید فهمید همین قدر بدانید که پس از صلح حدیبیه حضرت رسول مکه را فتح کرد
البته شما در قد و قواره این حرفها نیستید باید برید دیسکو حال کنید شما را چه به این حرفها
<<وقتی که در همین سیستم مردم آنها را کنار میزنند آن را قبول ندارند باید از اساس کنار گذاشته شوند
جدا؟ ولی من یادم می آید زمانی که آقای خاتمی رییس جمهور شدند جناح مقابل ایشان هرکاری که می شد کردند علیه برنامه های رییس جمهور منتخب مردم و حتی سخن از «دیکتاتوری اکثریت» گفتند! آن موقع آن کنار زده شدگان نباید از اساس کنار گذاشته می شدند؟
<>البته شما در قد و قواره این حرفها نیستید باید برید دیسکو حال کنید شما را چه به این حرفها
این توهین شما هم تنها نشان دهنده خشم شما از نداشتن پاسخ و ضعف شما در استدلال و منطق است. شما مجبورید برای خنک کردن دلتان فکر کنید طرف مقابل شما متعلق به گروه خاصی از جامعه است که شما از آن متنفرید (در کله تان فرو کرده اند که از آن متنفر باشید). تا هر وقت خواستند بتوانند از نفرت کور شما در جهت مطامعشان استفاده کنند.
شما با این اندیشه ها که مخالفینتان چنین و چنان اند و چه می خورند و چه می پوشند خود ارضایی کنید و آتش خشم و نفرت خود را افروخته نگاه دارید و اعمال خود را توجیح کنید.
من پاسخی به آن نخواهم داد تا شاید کمی بیندیشید.
به نویسنده این بلاگ:
باسلام،
خیلی از این که چند پاراگراف من را حذف کردید لذت بردم. این موضوع در چند سطح مختلف لذت داشت.
۱- نشان می داد به هدف خورده.
۲- نشان می دهد یا با آن موافقید ولی جرات انتشار آن را ندارید.(پس مملکت دیکتاتوری است) یا مخالفید و حرف خلاف نظراتتان را منتشر نمی کنید. یا مصلحت طلبید و آزادی بیان را فدای رفاه خود میکنید.
من برای لج بازی و عناد و توهین و خشم نمی نویسم. برای این مینویسم که شما هم صداهای دیگر را بشنوید. صدای شما را که ۳۰ سال از هر بوق و بلندگویی به زور شنیده ایم.
جمع بندی من از این ماجرا این که هروقت خیلی احساس کردید خیلی در ایران اسلامی آزادی و برابری است به این فکر کنید که ۱۰۰ برابر تند تر از این را به هر فردی در ایالات متحده می توان گفت بدون این که این اتفاق بیفتد که صدایش را -به هر دلیلی- خفه کنند.
موضوع اصلی دعوا همین است: فاشیسم – پیشوا – شاهنشاه – رهبر – بزرگ ارتشداران – خدا – نماینده خدا – همه یکی است.
من مسلمان نیستم و به پروردگار اعتقادی ندارم ، ولی یادتان باشد که شما که مسلمان هستید نباید کسی را که مثل خودتان است پرستش کنید.همه تلاش پیامبر اسلام این بود.
با احترام
jj
بله قیاس دقیقیه. من همیشه میگم اگه اصلاحطلبان کمی شرف داشتن تا حالا باید خودشون شرمنده میشدن و از عرصه سیاست کنار میرفتن. اصلاح طلبی -البته به روایت خاتمی و شرکا- در ایران مرد، تموم شد. مگه این که بخوایم اون حیات نباتی حقیرانهای که در حد لجبازیهای کودکانهی عدهای لائیک و “ضد”نظام داره، درخور توجه بدونیم. امروز حلقهی دگراندیشان باید گرد شیخی دیگر حلقه بزنن. امروز خاتمی دیگری باید تا جریان دیگهای رو با اسم و رفتار و ایدههای جدیدی راه بندازه و آلترناتیوی در مقابل دو جریان عمدهی “راست سنتی” و جریان پیرو”گفتمان انقلاب” علم کنه. مسلمه که این مهم صرفا با اومدن “یک” مرد جدید اتفاق نمیافته، همون طور که گفتم “اصلاحاتی” که امروز “اصلاحات” بهش نیاز داره، ساختاریتر از این حرفاست. این به معنای اینه که برای در انداختن طرحی نو، بیشتر ایدئولوگهای جریان خاتمی از تئوریپردازهای مذهبی بگیر تا اجتماعی دیگه قابلیلت بازیافت و استفاده مجدد ندارن. اگه کشور در عرصه سیاسی نیازمند چیزی باشه، اون صرفا یک جریان آلترنیتیوه -“شاید” برای حفظ تعادل سیاسی- و نه یک کپی ناشیانه از همون سکولارهای سابق. به نظر شما ظهور چنین جریانی با این قیود و شروط، ممکنه؟
سلام
یک موضوع بی ربط!
در دسته کمینه نویسها …. چند ماهی است دیگر آینه در آینه ایی نیست 🙂
تمام شد
بستمش!
…
موفق باشید
خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَهٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(البقره/۷)
خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پردهای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْیوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ(البقره/۸)
گروهی از مردم کسانی هستند که میگویند: «به خدا و روز رستاخیز ایمان آوردهایم.» در حالی که ایمان ندارند.
یخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یشْعُرُونَ(البقره/۹)
میخواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند؛ در حالی که جز خودشان را فریب نمیدهند؛ (اما) نمیفهمند.
فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یکْذِبُونَ(البقره/۱۰)
در دلهای آنان یک نوع بیماری است؛ خداوند بر بیماری آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ(البقره/۱۱)
و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» میگویند: «ما فقط اصلاحکنندهایم»!
أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِنْ لَا یشْعُرُونَ(البقره/۱۲)
آگاه باشید! اینها همان مفسدانند؛ ولی نمیفهمند.
بحث با جماعت اصلاح طلب عین اب توی هاون کوبیدنه
به نظر بنده در صورت اینکه فرض بگبربم آقای خاتمی قرار بود رییس جمهور امروز باشند و اقداماتی هم بکنند امروز آقای روحانی خیلی سریعتر و بی حاشیه تر مشغول انجام همان امورند.اصلاح طلبان هیچوقت نمرده اند که بخواهند حیات داشته باشند چه آنچه را که مردم بخواهند مردنی نیست.هر کسی که یکبار از جلوی کیوسک روزنامه فروشی هم رد شده باشد می فهمد که روحانی از آنجا رییس جمهور شد که عارف اصلاح طلب کنار رفت و خاتمی اصلاح طلب و هاشمی حمایتش کردند.مردم هر که را بخواهند و البته بتوانند از حکومت بیرون می کنند یا اجازه ریاست جمهوری به او نخوهند داد مثل جلیلی یا قالیباف در صورتی که انتخابات شفاف باشد و پس از پیروزی شهرهارا موج شادی ببرد نه سیلاب غم.نظام یعنی مردم مردم نباشند هیچ چیز نیست
سلام اصلاح طلبان تا دلتان بخواهد مرجع دارند شاعر دارند هنرمند دارد پشتوانه دارند مردمی هم که هستند حذف شدنی نیستند شما که فرزند زمان نباشید از بین می روید یا حسین ع
سلام قواعد و قوانین جمهوری اسلامی ایران اگر عادلانه و عاقلانه نباشند باید اصلاح و اجرا شوند. ضمنا مگر چند درصد قانون اساسی ما (خصوصا از جانب حاکمیت و نهادهای قانونی) اجرایی شده است که از اپوزوسیون انتظار عمل به تمامی آنرا داریم؟؟؟ مثلا همین مبحث قانون حجاب! از غربیها انتظار داریم محجبه ها رو بپذیرن و مانع کار و تحصیلشون نشن (که عموما هم همینطوره) ولی خودمون بزور میگیم همه باید روسری سر کنن و به هیچ وجه بی حجابی رو نمیپذیریم!