این عبارت را بخوانید: «درکشوری که تمام امکانات سینماییاش در طول ۲۵ سال در اختیار یک عده خاص قرار بگیرد و نسل سینمای انقلاب از این امکانات بیبهره باشند نمیشود ادعا داشت که بیعدالتی وجود ندارد…» ما ادعا میکنیم که این عرصه توسط منور الفکرها و روشنفکرنماها و بدنه سکولار دوره شده است. خب؟ اگر دست شما باشد، با این سینما و تلویزیون و تئاتر چه میکنید؟ با حضور زن در این رسانهها مشکلی ندارید؟
***
اصولا رسانههای تصویری، برای به نمایشدرآوردن خلق شده است. برای به نمایشگذاردن و به نمایشدرآوردن مفاهیم و ایدههایی که صاحبان میخواهند. سینما، تلویزیون و تئاتر برای این آمدهاند تا در ضمن طرحی نوشتاری، نگاهی را منتقل کنند.و این به نمایش گذاردن، در ضمن خود به نمایش درآمدن زن را در پی داشته و دارد. پیشفرض رسانههای تصویری، به ناچار به دلیل ماهیتی که دارد، حضور زن در آن است. حضور زن و به نمایشگذاشتن آن در سریالها و فیلمهای مختلف و در قالب نقشهای گوناگون، در برنامههای مجریمحور و به عنوان مجری، و در سراسر رسانه.
با حضور زن در اجتماع، در بسیاری امور دچار چالش هستیم. به خصوص در نسبت با سینما، ورزش، تحصیل و اشتغال زنان، که نه تنها دچار چالش، که دچار بحرانیم. به سهولت میتوانید ببینید که بدنه مذهبی، علاقهمند به حضور در عرصه سینما هستند. با این داعیه که انقلاب باید این عرصه را به خدمت خود گیرد. خود را کارشناس این حوزه معرفی میکنند و نقدهای پی در پی خود را بر فیلمها، سریالها و برنامههای مختلف منتشر میکند. نقدهایی که اکنون به کاوش در لایههای چندگانهی فیلمها رسیده است.
خود را متخصص فرض میکنند و نقد را برای اینکه سینما به سمت نگاههای ناب انقلاب اسلامی برود، پیشه خود ساختهاند. یعنی سینما بشود سینمای انقلاب اسلامی مثلا. اما مثلا نمیتواند به خود بقبولاند که آیا این سینمایی که ناچار از استفاده از زنان است، سینمای دینیست؟ کار را سخت نکنم و بگویم که آیا حضور زن در این ابعاد، حضوری شرعیست؟
اصلا به نمایش گذاشتن زنها در قالب تصویری زنده و متحرک بر پایه نگاههای انقلاب اسلامیست و انقلاب اسلامی با این سینما، چه خُرد و بُردی دارد؟ آیا نمایش یک زن، در نقشی که در آن پنج بار طلاق میگیرد و با شوهرهای مختلفی میگردد، صحیح است؟ و اگر صحیح است و در راستای اهداف انقلاب اسلامیست؟ حضور زن به عنوان مجری اخبار که باید صدایی خاص و با تعبیرهایی صدایی دلنشین داشته باشد، صحیح است؟
و اگر صحیح است و یا ناچار هستیم به این کار، آیا حاضرند این «صحیح» را به دختر و ناموس خود بسپارند تا از پس بازیگری و نمایش ناموسشان، انقلاب اسلامی یک گام پیشتر رود؟ این مسئله من است.
به حتم سینمای بدون زن که نمیتوانید تصور کنید. به حتم، سینمایی نیز نمیشود تصور کرد که همه نقشها در آن مثبت باشد و همه زنها در آن مذهبی و حزباللهی و بدون هیچ نقصی و قدیسمآب. شما فرض هم کنی که تمام عوامل فیلمت پامنبریهای علما باشند، برای نقشهایت که نمیتوانی یک شخصیتهای انتزاعی درست کنی و بگویی ملت بیایند و ببینند که. شاید با چند فیلم، اما با سینما که نمیشود. این تناقض توصیه به نمایشنگذاشتن زن را با خاصیت به نمایشگذاری سینما چطور میشود حل کرد؟ هر دو درست هستند؟ اگر یکی درست است و دیگری نادرست، کدامیک مهمترند؟ این حساسیت و یا کارکرد انسانسازی سینما و نمایش؟
***
نکته اینکه بحث تنها به سینما محدود نمیشود. بیاییم و مثلا عکس را انتخاب کنیم. اگر چه عکس از جهت سهولت، مشکلات و مسئلههای سینما را ندارد و آنقدر که در سینما گیر خواهیم کرد، در عکس اینطور نخواهد بود. فرض کنید میخواهیم با عکس، زنان و دختران را تشویق به پوشش اسلامی کنیم. چه باید به نمایش گذاشته شود؟ از دختران و زنان، عکسهای متنوع با چادر و مقنعه و مانتو و لباسهای پوشیده بگذاریم؟ یعنی بیاییم و کسانی را به نمایش بگذاریم در قالبی پوشیده تا دیگران ترغیب به پوشش شوند؟ چه کسانی حاضرند آن دختری شوند که به عنوان مدل بناست از او عکس گرفته شود؟ میدانم که این مورد را میشود تا حدی ماستمالی کرد. یعنی بیاییم و بگوییم که تصویر را به نحوی میگیریم که صورت شخص معلوم نشود. اما نکته این است که همه چیز صورت نیست. که زنانگی و زیبایی زنانه، تنها به صورت نیست.
***
مسئله این است که سینما را اهلش میسازند. یعنی کسی که در گیر و دار نمایش اداها و اطوارها، حرفهایش را تابلو میکند و نمایش میکند و به ضرب و زور هنر خود، مفهوم را در حلق تماشاگر میچپاند. چنان کهگاه تماشاگر، رسم و رسوم فراموش میکند و در برابر تصویری که برایش به نمایش گذاردهاند، فریاد میزند. مسئله این است که سینما را اهلش میسازند. نه اینکه کسی بیرون گود بنشیند و در قاب تئوریهای خود فیلمهای سینمایی بسازد. انقلاب یا با فیلم و سینما موافق است یا نیست.
شرط و شروطش به کنار. مثلا آیا درست میداند که زن هرزهای به نمایش گذاشته شود در کنار اتوبانی و مرد ریشتیغزدهای، با ماشین شاسیبلندش قصد تور کردن آن زن را داشته باشد؟ و در پس این صحنه کارگردان انقلاب اسلامی، بیاید و کاری کند با سرنوشتها تا همه از این آدمها بیزار شوند؟ یا نقشهای سادهتر. مثلا مجری برنامه کودک بودن. یا حتی نقشهای سادهتر.
آیا نمایش چنین تصویری درست است؟ و اگر درست است، آیا کارگردان انقلاب اسلامی ما، حاضر است نقش این زن را به دخترش بدهد؟ یا مرگ خوب است اما برای همسایه؟
شما حاضرید پسرتان یا دخترتان را تشویق کنید که وارد دنیای کارگردانی و بازیگری و به طور کلی وارد دنیای فیلم و سینما شود؟ آیا حاضرید، ناموستان جلوی دوربین رفته و مثلا نقش یک زن را بازی کند که در خلال داستان سه بار طلاق میگیرد؟ به واقع تا چه حد این عرصه را عرصه انقلاب اسلامی دانسته و ورود به این حوزه را همچون ورود به حوزههای دیگر واجب میشماریم؟ بحثم به هیچ وجه یک بحث نظری و تئوریک نیست. سوالم نیز. آنچه که پیش از همه این روزها، ذهن بسیاری از اصحاب فرهنگ انقلاب اسلامی را به خود مشغول ساخته است، ورود به عرصه سینما و تلویزیون است.
آیت الله جوادی آملی و پناهیان و این همه منبری خوب و خوشذوق، چهقدر درست میدانند ساختن چنین فیلمهایی را؟ آیا حاضرند و یا درست میدانند که سرنوشت آدمهای فیلم، چه خوب و چه بد و چه معمولی، توسط دخترانی بازی شود که خود را حزباللهی میپندارند و در نهایت این فیلم، حرفهای انقلاب و نگاههای انقلاب را ترویج کند؟ آیا اصلا میشود فیلمی ساخت که در آن، آدمهایی باشند که هرزه هستند و یا حداقلهای پوششی و رفتاری اسلام را رعایت نمیکنند و ما آنها را هر روز در کوچه و خیابان میبینیم؟ رد نمیکنید که ما در جمهوری اسلامیئی زندگی میکنیم که توی خیابانهای تهرانش، گاهی دخترکان و زنان با لباسهایی بیرون میآیند که با خط و ربط و نگاههای ذهنی ما فرسنگها فاصله دارد؟ نمیخواهید که نقشهای آدمهای بد را بدهید به کسی که حجابش کامل است و احیانا چادر دارد؟
***
چه باید کرد؟
……………………………………………………………………………………………
پ.ن: پیشتر و در قالب دو سه مطلب در هابیل در این باره نوشته بودم؛(+، +، +) این متن تنظیمشدهی مجدد همان موضوع است برای مجلهی رسانه انقلاب که به همت دفتر راهبردی جبههی فکری انقلاب اسلامی، «اشراق» نگاشته و منتشر شده است.
سلام
متنتون رو توی گوگل ریدر دیدم و با خوندن چندخطش به خوندن ادامه اش مشتاق شدم، چون درگیری فکری چندوقت اخیرم بود ، خصوصاً بعد جشنواره عمار.
همین امروز صبح آنونس رسوایی ده نمکی را دانلود کرده بودم و می دیدم و اتفاقاً همین سوال توی ذهنم شکل گرفته بود که خب اگه طبق پیش فرض هامون ده نمکی رو کارگردان انقلابی درنظر بگیریم و فیلمش هم احتمالاً دغدغه ی فرهنگی انقلاب ، تکلیف نوع پوشش بازیگرهای فیلم چی میشه ؟!
یا اصلاً اگه به الناز شاکردوست به عنوان یک دختر مسلمون نگاه کنیم ما اجازه داریم بهش بگیم که با چنین پوششی بیا توی فیلم ما نقشی چنین و چنان بازی کن چون که در خدمت مفهوم فیلم ارزشی ما باشی ؟!
چند خط اول متن رو که خوندم مشتاق شدم همه اش رو بخونم ، شاید جوابی بگیرم ، اما متن شما هم همه اش سوال بود و آخر هم گفته بودید چه باید کرد؟
نظرهای پست های قبلی تون هم خوندم بقیه تقریبا چیزی شبیه هم گفته بودند ، توی این فکر بودم که شاید از نظرات شهید آوینی بشه چیزی درآورد که طبق گفته خانم یا آقای رهرو از مطالب شهید آوینی و استاد طاهرزاده نتوانسته بودند چیزی دربیارند.
شاید چاره اش این باشه یه مرد پیدا بشه و بیاد با یک فیلمنامه خوب(هم فنی و هم محتوا) فیلمی بسازه به طوری که از هیچ حکمی از شرع سرپیچی نکنه یا نادیده نگیره چه توی موارد ظاهری مثل اینکه همه زوج ها واقعاً به هم محرم باشند و همه ی خانم ها توی فیلم حجابشون قابل قبول باشه و چه توی بطن کار که هدف ها خدایی باشه و هیچ محتوایی که مورد رضای خدا نباشه توی فیلم گنجونده نشه.
البته می دونم این ایده خیلی آرمانیه و شاید تجربه هایی از این شکل به خصوص توی کارهای تاریخی انجام شده باشه ، اما اگه چنین فیلمی با داستان هایی از جنس سبک زندگی خدایی برای زندگی های امروز ساخته بشه و بعد جریان سازی مناسب صورت بگیره و این کار نقد بشه و کارهای مشابه این و قوی تر از دفعه قبل باز ساخته بشه ، میشه آروم آروم به سمت سینمای اسلامی رفت. سینمایی که طی سال ها از اول بودنش در مسیر دین نبوده نمیشه انتظار داشت یک شبه یا حتی یک ساله تبدیل به سینمای موردپسند اسلام بشه.
به نظرم امر دیگه ای که خیلی لازمه برای رسیدن به یک سینمای اسلامی ، اینه که یه عده از متخصصان اسلام و فقه ، یه عده جامعه شناسا ، یه عده روانشناس ، یه عده متخصص سینما و هرکس دیگه ای که حضورش لازم بشه دور هم جمع بشن و اساسنامه ای برای سینمای اسلامی تدوین کنند.
در بین نوشتن این جمله به ذهنم رسید که مسلماً این فکرها خیلی قبل تر به ذهن خیلی های دیگر رسیده باشه و تبدیل به عمل نشده ، اما بالاخره اگر سینمای دینی می خواهیم باید همه ی این سختی هاش هم به جون بخریم.
بیانات مقام معظم رهبری امام خامنه ای درخصوص مسئله هسته ای و داشتن و یا نداشتن سلاح هسته ای
بهمراه زیرنویس انگلیسی ، پیشنهای میکنم حتما ببینید
http://www.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?cid=15&lid=7551
سینما…
شهید اوینی میگه وقتی نفس یک چیز با نیت شر خواسته شده نمیشود نیت خوب از ان بیرون بیاید
کتاب هفتاد و سوال از سید شهیدان اهل قلم را بخوانید..
نوشته چه باید کرد…
سلام
کی راه چاره میدید؟
متنی که نوشتید مدتهاست ذهن منو مشغول کرده
اما شما هم راهی ندادید که !
دوستی هم که نظر طولانی گذاشتند ، یه راهی گفتن که تقریبا غیرممکنه .
مگه اینکه از قبل مدتها فرهنگ سازی بشه توش
متاسفیم بخاطر وضعیت سیما و سینما
من که خودم سینما که هیچ ، سیما رو هم عارم میاد نگاه کنم
و به نظرم بدتر از ماهواره همین سیما و سینمای خودمان است
چون ماهواره دشمن آشکار و سینما و سیما مثل منافقین هستند
یا علی
با سلام کلیپ صوتی “رسول عشق” به مناسبت رحلت رسول اکرم را از اینچا دانلود کنید
http://sedayenoor.blogfa.com/
این که می گویید ” آیا کارگردان انقلاب اسلامی ما، حاضر است نقش این زن را به دخترش بدهد؟ یا مرگ خوب است اما برای همسایه؟” قطعا خیلی از افراد هستند که حاضر نیستند که چنین نقش هایی را زن یا دختر خودشان بازی کنند. اما هر جامعه ای به همه شغل ها احتیاج دارد. همان طور که جامعه به رفتگر، مرده شور، مسئول نگهداری از بیماران روانی، پرستاران خصوصی، مامور اعدام و… احتیاج دارد ولی هر کس راضی نمی شود در وهله اول این شغل ها را انتخاب کند یا حتی بعضی از شغل ها در اسلام هم مکروه است ولی چون نیاز جامعه است یا به هر دلیل دیگری، حرام نشده است مثل قصابی یا طلا فروشی. که می توان در مورد قصابی هم دلیل آورد که یکسره با خون و گوشت و کشتن و… همراه است آیا کسی حاضر است که فرزندش چنین شغلی را داشته باشد؟
از زمان قدیم در میان مردم ما تغزیه رواج داشته است و مردم هم می دانند که صرفا شخصی که نقش یزید و شمر را بازی می کند، بد نیست. در مورد بازیگری در سینما هم می توان چنین دیدی داشت. به همین ترتیب که همه دوست دارند نقش یار امام حسین را بازی کنند تا دشمنش را. همچنین باید یادمان باشد که امام خمینی از سریال پاییز صحرا دفاع کرد در حالی که نسبت به این سریال اعتراض هایی شکل گرفته بود یا حتی نظر غیر منفی مقام معظم رهبری نسبت به فیلم آدم برفی.
همچینین جایی در اسلام صریحا نیامده که زنان در جامعه حضور نداشته باشند یا دیده نشوند. کما این که دختران ائمه و پیامبر اسلام در جامعه حضور داشتند مثل حتی حضرت زینب که اگر حضورش نبود و خطبه های روشنگرانه اش چیزی از کربلا نمی ماند.
برای اطلاعات بیش تر در مورد پاییز صحرا و نظر امام خمینی به این دو خبر رجوع کنید:
http://www.khabaronline.ir/detail/128419/
http://ww1.rajanews.com/Detail.asp?id=46861
برنامه عربی زبان شبکه نصر با حضور نماینده جهاد اسلامی وبا موضوع نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در فلسطین
بهمراه زیرنویس فارسی
http://www.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?cid=15&lid=7559
کلیپی زیبا از شبکه نصر تقدیم به برادران و خواهران مسیحی بمناسبت میلاد حضرت مسیح
http://www.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=7570
Muslims Send Glad Tidings for the Birth Anniversary of Jesus
بهمراه زیر نویس انگلیسی
مدتها پیش وقتی دوست داشتم به حوزه علمیه بروم. در این بین یکی از سؤالاتی که برایم وجود داشت این بود که اگر حوزه رفتن کار درستی است چرا نباید این نسخه را به بقیه توصیه کنم؟ آیا باید همه بروند حوزه؟ یکی از دوستان به من گفت غم دیگران را نخور. هر جامعهای یک سری افراد با ایمان و یک سری ضعیف الایمان و یک سری بیدین دارد. شما کار خودت را بکن. درباره بازیگری هم همینطور است، بالاخره یک سری آدم پیدا میشوند که فیلم شما را بازی کنند و این کافی است. یعنی لازم نیست لزوماً به بازی کردن دختر و همسرتان در فیلمها فکر کنید.
قبول دارم سؤال شما درباره اینکه کارگردان حق دارد از زنان در فیلمش استفاده کند یا خیر باقی است. به طور کلی مفهوم تصویرگری در اسلام ذم شده است. به نظر هم میرسد از اصلیترین حکمتهایش همین امکان فراوان به انحطاط کشاندن جامعه باشد. ولی برای دقت نظر این پست وبلاگ آقا سجاد صفار رو به شما پیشنهاد میدهم: http://sajjadsaffar.blogfa.com/post-120.aspx
با سلام
گلستان بلاگ مرجع وبلاگ نویسان
آماده دریافت نظرات سازنده شما و لینگ های مطالب شما میباشد.
( لینگ مطالب خود را در اختیار ما قرار دهید تا با نام شما در گلستان بلاگ قرار گیرد)
منتظر حضور شما هستیم
http://golestanblog.ir
با سلام و تحیات الهی خدمت شما فرهیخته ارجمند
مطالبت، سبک نگارش و ظاهر درگاهتان بسیار دلپسند جلوه می کند.
ما در درگاه “دانشنامه دین و سیاست” با مطلب “گودال نظری در شناخت تکلیف انتخابات” منتظر حضور صمیمانه و نظرات ارزشمندتان هستیم.
اگر تمایل به تبادل لینک هستید بفرمایید تا توسط درگاه بنر تبلیغاتی برایتان طراحی و درج گردد.
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام میثم جان
بحثت داشت خوب پیش می رفت اما به یکباره به ورطه همیشگی و کلیشه ای ناموس رسید
…و اگر صحیح است و یا ناچار هستیم به این کار، آیا حاضرند این «صحیح» را به دختر و ناموس خود بسپارند تا از پس بازیگری و نمایش ناموسشان…
حالم گرفته شد
اینجا جایی است که خیلی ها در کمرکش بحث های جدی خود را به آن می رسانند تا نفس به شماره افتاده شان جا بیاید. دین هیچ ربطی به ناموس ندارد. ناموس خیلی ها از دین جلوتر است و ناموس خیلی ها از دین عقب تر. اگر طرف بگوید آره حاضرم چی؟ و حقیقتا هم خیلی هاشون حاضرن و این کار رو هم کرده اند. خیلی ها هم از دین عقب ترند. می توانی به تعامل امامان معصوم با اهل بیتشان و تعامل برخی افراد با ناموشان توجه کنی و منظورم را بفهمی. کلا این بحث ناموس برای بحث جدلی و اسکاتی خوبه. اما تو یک گفتگو جدی و علمی حرکت رو به عقبه.
سلام
پیشنهاد می کنم آراء سید شهیدان (ویا مقاله مسعود فراستی با عنوان”سینما،فرهنگ و هویت”-سوره۷۰) پیرامون فرهنگ و هویت و سینما ملی رو مطالعه کنید. همچنین سینما ملی “کوروساوا” و “ازو” که بسیار دارای هویت و فرهنگ ملی ژاپن (فرم-محتوا) بررسی کنید/سینمایی که اگر چه از لحاظ تکنولوژی وارداتی و در مواردی از لحاط داستان نیز غیر ملی(اقتباس از مکبث و لیرشاه شکسپیر) اما در رسانه سینما کاملا ملی و مطابق با فرهنگ و هویت ژاپنی!…
*یک نکته: به نظرم بقول سید شهیدان تا بر ابزار و تکنیک و فلسفه سینما( و هر عرصه ای) مسلط نشدیم به راحتی در موردش نظر و تئوری ندیم!که اگر موافق باشیم که در رسانه فعالیت می کنیم، با در نظر بگیرم که قلم ما نماد ،نماینده و بیانگر تفکر و اعتقاد ماست! ….(ما را متهم به نظریه پردازی و نقادی در همه حوزه ها می کنند!-خطر)
شهید آوینی بر فلسفه و تکنیک سینما مسلط بود! – شاید در صورت عدم استفاده از این ابزار جهت ارائه نظر و نقد منجر به “سطحی نگری” شود! (متاسفانه در کلام بزرگان و شخصیت های فرهنگی شاهدیم!)
اللهم صل علی محمد و آل محمد
************
هزار و صد و هفتاد و سه سال است که مهدی(عج) “امام” شده است،
و منتظر است که منتظرانش “به خود بیایند” تا او بیاید…
سلام علیکم
*عید امامت و ولایت مولایمان امام زمان مبارک*
باعلی…یاعلی…………التماس دعا
ruhollah70.blogfa.com
واکنش حسین قدیانی به طلبه سیرجانی
http://www.ghadiany.ir/?p=17833
دقیقا متوجه نشدم مشخصا حرف حساب طلبه سیرجانی چیست؟!
اشکال شان به کدام زمین خوارها و کدام زمین هاست؟!
اعتصاب غذا؟! علیه که؟! برای چه؟! و در چه نظامی؟!
می خواهم ببینم حد اعتراض ما کجاست؟!
لااقل کسانی که داعیه دوستی با نظام دارند،
آیا بهتر نیست حرف حساب خود را به جای «اعتصاب غذا»، با «سند» بزنند؟!
من هرگز بنا ندارم حکم به محافظه کاری بدهم، اما وای از آن روز که آرمان خواهی ما،
بیشتر از «۳۰ : ۲۰»، سر از «BBC» درآورد!
با شعار مبارزه با زمین خواری، دیروز، بیش از زمین خواران، قوه قضائیه را نشانه رفتید و امروز، چه شده که بیش از دستگاه قضا، حزب الله مظلوم را؟! آنهم با چاشنی سوء استفاده از احساسات؟! فاین تذهبون؟! با این رفتار نامتعادل، کدامین عدل و داد را می توان مطالبه کرد؟!