اصل‌ش ما الان باید افتخار کنیم که صدای و سیمای ِ جمهوری، چندین و چند شبکه دارد و می‌توان گفت که دارد بیست می‌شود. عدد کمی نیست این بیست. ابتکار به خرج داده‌اند و خب این همه شبکه داریم الان و خیلی هم نمی‌شود مته به خشخاش گذاشت که نباید و نبایست؛ اگر چه این تعدد هزینه‌بر است و نیاز دارد سنجیده شود که آیا این همه به هزینه‌اش می‌ارزیده یا خیر.

توی فک و فامیل ما و در و همسایه، این آنتن‌های دیجیتال خوب جا باز کرده است و اگر هدف حضرات، استفاده‌ی کم‌تر ملت از ماهواره بوده است، تا حدی موفق شده‌اند. ماهواره‌ها کم‌تر شده است و روی پشت بام ما که از اتفاق در محله‌ای به نسبت مذهبی‌نشین هم هستیم، آن چندین ماهواره تقریبا شده است دو سه تا. می‌شناسم کسانی هم که کلا تخته کرده‌اند در ماهواره‌بینی و ترجیح داده‌اند خودشان و اهل و عیال‌شان مثلا آی‌فیلم ببینند و شبکه‌ی مستند و پویانمایی.

اما در کنار، باید ببینیم سیمای جمهوری، در کیفیت رسانه‌اش چطور بوده است. سیمایی که لازم می‌بیند که در شبکه‌هایش گاه و بی‌گاه بگوید که شبکه‌های تلویزیونی اجنبی اخ هستند، چقدر توانسته ضریب نفوذ آن‌ها را پیدا کند و به بیانی حرفه‌ای عمل کند؟ سیمایی که لازم می‌داند برای این‌که بگوید بی‌بی‌سی اخ است، به پر و پاچه‌ی کارکنان بی‌بی‌سی گیر بدهد و بگوید در دامن بی‌بی‌سی، چه فسق و فجورهایی که راه نمی‌افتد. یا مأموریت باشگاه خبرنگاران‌ش، فساد کارکنان بی‌بی‌سی باشد که مثلا با فلانی رابطه‌ی نامشروع داشته‌اند و واویلا و وامصیبتا! این سیما و گاه این صدا و سیما، خود چه کرده است؟ آیا توانسته رضایت فعالان رسانه‌ای را از فعالیت‌های‌ش کسب کند؟ رضایت نه به معنای این‌که حرف آن‌ها را بزند، بل که رسانه‌ای‌ها بگویند که تلویزیون خوب عمل می‌کند از لحاظ کیفیت. مثل همان «لامصب ببین بی‌بی‌سی چقدر خوب تیتر زده» هم در باره‌ی تلویزیون جمهوری بگویند. مثل همان «ببین داره ملت رو تهییج می‌کنه که نسبت به اون مسئله عکس العمل نشون بدن» یا «داره فلان موضوع رو می‌کنه موضوع اول همه». من دوست دارم تلویزیون جمهوری اسلامی، این چنین تحسین برانگیز باشد. تلویزیونی که شاید فلان مدیر و نماینده هم بتواند روی آن فشار بیاورد به خاطر فلان گزارش‌ش و دست و پای برخ مسئولین‌ش بسته باشد و این البت بهانه‌ی گندکاری‌های‌ش نباید باشد.

بی‌بی‌سی یک تلویزیون است؛ یکی! دقت که می‌فرمائید؟ و صدا و سیما برای همین یکی و یکی‌ها که به نظرم مهم‌ترین‌ش و موثرترین‌ش هم از لحاظ سیاسی و خبری همین بی‌بی‌سی‌ست، چه کرده است؟ نه این که بی‌بی‌سی خیلی مهم باشد؛ که نیست و خیلی از رسانه‌های داخلی، سرانگشت‌شان موثرتر است از همین بی‌بی‌سی. اما در لایه‌های نخبگانی(یا در آرزوی نخبگانی!) رسانه‌هایی هم‌چو بی‌بی‌سی موثرتر جلوه می‌کنند.

یعنی خیلی‌ها دقیقا می‌دانند که بی‌بی‌سی بد است و خیرخواهی‌اش برای مردم ایران، در حد لطیفه هم نیست. اما تحسین‌ همین‌ها را بر می‌انگیزد و گاهی نیز همین‌ها را وارد بازی‌اش می‌کند و امنیت ملی بعضی‌ها(بخوانید بعضی خیلی موثرها) را همین بی‌بی‌سی تعیین می‌کند و همان دیالوگ معروف آژانس شیشه‌ای که: «ضامن امنیت ملی برای ما امثال عباسه! ولی اگه امنیت ملی اونا رو بی‌بی‌سی تعیین می‌کنه، پس هر کسی قبله خودش رو بچسبه»

[بی‌پایان؛ مثل خیلی متن‌های نصفه‌نیمه‌ام]

***

پ.ن: قالب هابیل را عوض کردم. این آن قالبی نبوده که بنا بوده دوست ِ عزیزتر از جان ِ کدنویس تحویل بدهد. اما خب دیگر خودم از قالب قبلی نفرت پیدا کرده بودم و گفتم تا هر جا رسیده کار، بی‌خیال شود و عوض‌ش کند. خلاصه این به هم ریختگی و نازیبایی نمایش سلیقه‌ی ما نیست.

همرسانی: