«تعدادی بلدرچین در مزرعهای زندگی میکردند. گندمها رسیده بود و میبایست آنها را درو کرد. بلدرچینها به همدیگر گفتند که تا وقتی گندمها درو نشده است، در اینجا میمانیم و با شروع درو به جای دیگری کوچ میکنیم. مزرعهدار پیر به اهالی روستا گفت که هنگام درو فرا رسیده است، بیایید گندمها را درو کنیم. چند روزی گذشت و خبری نشد. سپس مزرعهدار پیر به اقوام و خویشان خود پیغام داد که هنگام درو فرا رسیده است، بیایید تا گندمها را درو کنیم. دوباره چند روزی گذشت و کسی نیامد. مزرعهدار پیر که این وضع را دید، پسرانش را جمع…
من و شما گاه زندگیمان در نت تعریف میشود. صبح هنوز از جایمان بلند نشده، مینشینیم پای سیستم و ایمیل و گودر و فرفر و غیره و بعد تازه میرویم آبی بزنیم به صورتمان و دستی بکشیم به موها. این است که اینترنت نه بخشی از زندگی ما، که همراه ِ زندگی ماست و گاهی اصل زندگیمان. این هم، نه خوب است و نه بد. بگذریم. اینچنین گاه برای زندگی مسئلههایی پیدا میشود که نیاز به کشف و پیدا کردن راهی برای حلشان است. چند مورد را با هم مرور میکنیم. یک: رابطه با نامحرم یکی از موارد مهم در…
مجتبی دانشطلب در نوشته پیشین گفته شد: «شاید همانقدر که ضعف ممیزی باعث لحن حق به جانب شجاعی شده به همان میزان هم شجاعی باید از پرت بودن اعضای ممیزی برای سبک سنگین کردن آثار خودش متشکر باشد. به عنوان نمونه شجاعی کتاب «دمکراسی یا دمقراضه» را سال ۸۷ یکسال قبل از انتخابات تحت عنوان «متون فاخر» چاپ کرده و چاپ پنجم و ششم آن هم در فاصله نزدیک به انتخابات هر کدام با شمارگان بیست هزارتایی روانه بازار شده است. بدون هیچ شکی اگر ممیزی وزارت ارشاد در سطحی بود که بتواند بیانیههای سیاسی را که در قالب محصولات…
مجتبی دانشطلب تنشهای انتخابات پرهیاهوی سال ۸۸ محمل سیاسی شدن بسیاری از کسانی بود که پیش از آن مستقیما دستی در سیاست نداشتند، هنرپیشگان و خوانندگان و شاعران و داستان نویسان و دیگرانی بودند که دست به حرکات و موضع گیریهای انتخاباتی زدند و حتی اظهارنظرهای تند سیاسی هم از آنها دیده و شنیده شد. به غیر از مواردی مثل محمدرضا شجریان، محمد نوری زاد، عبدالجبار کاکایی و عناصر کم اهمیت تری مانند بهاره رهنما و محمد حسینی و…، یکی از کسانی که دخالت عینی او در رقابت سیاسی باعث تعجب بسیاری از مخاطبانش شد سیدمهدی شجاعی بود. او که…
بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقایِ دکتر سیدمهدی خاموشی سلام علیکم اواخرِ سال ۱۳۸۹ و پس از تعطیلیِ سایتِ «خانهٔ کتابِ اشا» به دلیلِ مشکلاتِ مالی و فقدانِ بودجه، یکی از مشاورانتان از جانبِ شما با تلفن همراه بنده تماس گرفت و دلیل تعطیلیِ سایت را جویا شد. این تماس هیچ ارتباطی با رصدِ فضایِ فرهنگیِ کشور از جانبِ شما نداشت. لابد به خاطر دارید که تماسِ مشاورِ شما، حدود یک ساعت پس از تماسِ بسیار کوتاهِ بنده با تلفن همراه شما بود. من به شما گفتم: از بدقولی شما که باعث تعطیلی کارِ اشا شد متشکرم. ظاهراً این حرف…
بازنمایی مهم است؛ اینکه سرجمع در مورد رفتارهای یک طیف، چه چیزی بازنمایی میشود و برداشت عمومی و کلی ِ مخاطبان چه چیزیست. خیلی وقتها برای خیلیها مهم نیست چه چیزی حق و چه چیزی باطل است و یا نه وقتش را دارند و نه تخصصش را که اینها با بفهمند؛ برای همین به فهمشان از بازنمایی اتکا میکنند؛ حالا اگر این طیف، هوشمند باشد حواسش را جمع میکند که این بازنمایی، بازنماییئی باشد که دیگران را دلگرم کند به این طیف و جریان؛ دیگران را همراه کند و همدل و گاهی همسخن تا بتواند از این همدلیها، مشارکتشان را…
بدنهی نیروهای حزباللهی و انقلابی فضای مجازی، در گروهها، هستهها و دستههای مقاومت مختلفی در حال فعالیت هستند. این جلسه، به ظاهر بنای جدیدیست برای تشکیل حلقهای دیگر در کنار حلقههای دیگر فعالان فضای مجازی. گروههای فعال فضای مجازی، چه مجمع وبلاگنویسان مسلمان و چه این اتفاق اخیر، حزبالله سایبر، و چه این نشست که مُهریست بر آغاز مسیری جدید، همگی بناست تا به حضور نیروهای انقلاب در فضای مجازی انسجام بخشند و هر یک، به واسطهی افرادی که در خود دارند و به همت کسانی که در این جمعها پرورش مییابند، نمایندهای باشند برای انقلاب اسلامی در فضای مجازی….
از وبلاگ مرحوم «جسد زنده» دیروز ***** یک هفته قبل از ۲۷ خرداد ۸۴ – سایت کامپیوتر دانشکده ـ محسن! به قالیباف که رأی نمیدهی؟ ـ چطور؟ ـ اگر میخواهی به قالیباف میخواهی رای بدهی، کمی صحبت کنیم. ـ نه من به دکتر احمدی نژاد رای میدهم. ـ آهان. اوکی! باز اون بنده خدا بهتر از این مرتیکهی ریاکار هست. رضاخان حزبالهی! دیدی چطور تبلیغات میکنه؟ این شد اصولگرایی؟ اگر بخواهی به اصولگرا رای بدهی که قالیباف اصلا اصولگرا نیست، اگرم بخواهی به اصلاحات رای بدهی … البته تو که به اصلاحات رای نمیدهی. ـ اخوی! عرض کردم به…
یک: دادستان تهران در مورد تشویق حاجمنصور به کشتن مشائی، بیان کرده است که شخصی که در مورد او صحبت شده است میتواند اعلام جرم کند. یعنی مشائی بیاید و علیه حاج منصور شکایت کند. خیلی شاد هستند بعضیها. این در حالیست که حاجمنصور ارضی بارها و بارهاست و سالها و سالهاست با ادبیات بازداشتگاهی، دیگران را با القاب خر و یهودی و زنازاده و …. خطاب کرده است و کک ِ دادستان هم نگزیده است. همان دادستانی که هنوز آفتاب شنبهی پیش ننشسته بود و چند ساعتی از انتشار خاتون نگذشته بود، خبر خاتون را شنیده بود و متوجه…
فکر کنم نسخهی دوم اشا بود که یک مطلبی نوشتم در معرفی ِ کتاب یک لیوان شطح داغ ِ احمد عزیزی. یکی از بهترین کتابهایی که خوانده بودم. کتابی که هر وقت احساس میکنم از همهی کتابها خسته شدهام و وقتی میبینم دنیا دارد میگیردم، میروم و میخوانمش. توی ِ کتابخانهام هم جاییست که وقتی روی تخت دراز میکشم، راحت بشود برش داشت و ورقش زد. به خصوص آن آخرین فصلش که بهترینش است. و ما چندین سال است داغدار وضعیت ِ عزیزی هستیم که روی تخت بیمارستان افتاده است و معالجات پزشکی هم جوابگو نبوده است. دیروز داشتم حاشیههای…
اینجا نجف است و هر چه میگردم، اگر چه نشانی از فاطمه نیست، اما هر چه هست، حال و هوای ِ شهر، فاطمیست. من همه جا دنبال ِ فاطمه میگردم و هر جا میروم، احساس میکنم یک چیزی روی همهی شهر گستره و سیطره دارد. اینجا نجف است و فاطمه، باید مدینه باشد. و من همینجا دنبالش میگردم. در میانهی همهی تاریخی که کوفه و نجف در خود دارد. در لا به لای ِ دیوارهای حرم ِ حضرت ِ امیر. و آنقدر که فاطمه اینجا هست، شاید مدینه نباشد. من اما هنوز مثل ِ آدمهای بهتزده، مدینهی بیفاطمهی پارسال را…
خیلی سخت نیست که ببینیم که جمهوری اسلامی در مسئلهی حجاب و حیا در حال شکست خوردن است و یا حتا شکست خورده است. به نحوی که «موضوعات» حیا و عفاف و حجاب، که خیلی وقت است تبدیل شدهاند به «مسئلههای» حیا و عفاف و حجاب، دیگر از مسئله بودن هم دارند در میآیند. یعنی در سیر ِ تحول جمهوری اسلامی، ما در حال پشت سر گذاشتن مسئله بودن حجاب و عفاف و حجاب هستیم. چونان که دیگر برای بسیاری، با حیا بودن، محجبه بودن و عفت داشتن، اهمیتی ندارد و گاه حتا برعکس ِ اینها، یعنی بیحیایی و بی…
حیا مهمتر است از حجاب؛ و در مقایسهی این دو، اصل حیاست و فرع حجاب. بعد شما میبینی که توی ِ تلویزیون ِ مزخرف ِ مملکت ِ گل و بلبلمان، فیلمها را گاه با پوستهی پوشش و حجاب میسازند و بطن ِ کار که حیاست را بیخیال میشوند و برای مجوز گرفتن ِ سریال و فیلم، پوشش و حجاب مهمتر است از حیا. این میشود که ملت کلی ذوق میکنند که یک سریالی مثل ِ «ساختمان پزشکان» توانسته است زنهایی را به نمایش بگذارد که حجابهایی متنوع دارند و حجابشان کامل بوده است و از اینجور ذوقکردنها که سطحینگری را…
ـ شیراز، یک شهر ِ جنوبیست. با مردمی به خونگرمی و هیجان و شور ِ جنوبیها. حسم به شیرازیها، حسی بود که به زابلیها و زاهدانیها داشتم در همان دوسالی که آنجا بودم و همهاش برایم خاطره است و خوب و خواستنی؛ تا حدی که فکر میکنم آن منطقه، وطنم است و گوشت و پوستم برای آنجاست. جنوبیها یک همچو آدمهایی هستند در ذهنم و شیرازیها هم شبیهشان. ـ عادتم این است که قبل از سفر به یک شهر، نقشهاش را بالا و پایین کنم و یکجورهایی یاد بگیرم مسیرها را. شیراز هم همینطور شد. یعنی وقتی داشتیم از خیابانی…
ـ من و بانو، اسفند ِ هشتاد و هشت، چهار پنج روز پیش از عید را اصفهان بودیم. تا ظهر ِ همین دیروز هم یک نظریه دادند در مورد مقایسهی اصفهان و شیراز. تعبیرشان هم از توصیف ِ ساختار ِ شهری اصفهان نسبت به شیراز این بود که اصفهان نسبت به شیراز خیلی تهرانتر است. یعنی اصفهان خیلی بیشتر تهران است و منظورشان هم از تهران، اسم یک شهر نیست و نگاهشان خیلی فرهنگیتر و مهندسی ِ شهریتر است. خیابانکشی و تیپ ِ ساختمانی و مدل پوشش ِ مردم و از اینجور چیزها. ـ اصلش، بعد از نانواییها، اولین مغازههای…