بدرقهی سردار، «سوگواری» نیست؛ اجتماع ارادهها برای «خونخواهی» است. این روزهای ایران را در تاریخ بنویسند که ملتی یکپارچه، پشت رهبرشان، پشت آرمانشان، پشت پاسداران امنیتشان، ایستادند و بر پیکری نماز خواندند و پیکری را تشییع کردند که با شهادتش، به دلها و زندگی مردم منطقه حیات و امنیت بخشید و غیرتهایی خفته را بیدار کرد.
سالها هزینه شد تا این ملت گسسته شود، سالها هزینه شد تا میان مردم عراق و ایران، ستیزه باشد، سالها تلاش شد تا آرمانهای انقلاب اسلامی در محدودهی عقلانیت ابزاری مدرن ذبح شود. و این روزها، همهی آنها دود شد. کاش قدر بدانیم و این فرصت را غنیمت بدانیم.
ما باید این روزها را قدر بدانیم. خون، آن هم خون شهید، آن هم شهیدی چنین مخلاصه و با اراده و ثبات قدم، حیاتآفرین است. ما در زندگیمان اینان را دیدیم. ما در جایی زندگی کردیم که مردانی چنین خالص، حضور داشتند. خدا بر ما منت نهاد که این روزها بودیم و این روزها را دیدیم. الحمدلله
نظری بدهید