ـ شاید وقتی عنوان یادگار ِ امام بر حاج احمد خمینی گذارده شد و ایشان به این تعبیر، مورد خطاب قرار گرفت، کسی فکر نمی‌کرد که سرنوشت ِ این واژه‌ی خاص، به فرزندِ حاج احمد، یعنی سیدحسن خمینی منتقل شود.

ـ سیدحسن خمینی، به عنوان ِ یکی از مهم‌ترین اعضای خانواده‌ی امام مطرح است.  کسی که در پژوهشکده‌ی امام خمینی مسئولیت دارد و تولیت ِ موسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی بر عهده‌ی اوست. کسی که سایت ِ موسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام، وی را آیت الله عنوان نهاده است.

ـ سیدحسن خمینی، به طور مرتب، هر سال در مراسم ِ چهاردهم خرداد ماه و پیش از سخن‌رانی رهبری دیده می‌شود و به عنوان سخن‌ران ِ ثابت این مراسم شناخته شده است.

ـ سیدحسن خمینی، جوان ِ خوش‌سیما، مودب و در عین حال صریح ‌اللهجه‌ای‌ست که انتساب‌ش به خانواده‌ی امام، حساسیت ِ سخنان‌ش را زیاد کرده است.

ـ چندین ماهِ پیش بود که صحبت‌هایی در خصوص سیدحسن بر زبان‌ها چرخید و بر روزنامه‌های تیتر شد و نوشته‌های بسیاری پیرامون آن منتشر شد. وضعیت اسفناک ژورنالیسم و فعالیت‌های سیاسی و بی‌ادبانه، که همنشین ِ روزانه‌های ما شده است، آن‌قدر دامنه گرفت که یکی از نزدیکان امام نیز، در هنگام سخن‌رانی دنیا را وداع گفت و هیجان ناشی از آن، به بدنه‌ی روزنامه‌ها و توده منتقل شد. جالب آن‌که، اشخاصی به عنوانِ مدافع ِ جریان ِ امام و اشخاصی به عنوان جریان ِ ضد امام مطرح شدند و روزنامه‌ها هر چه چرند بود نوشتند و بر آتش ِ این مورد افزودند و آن را تبدیل به قائله‌ای برای تفرقه‌افکنی کردند.

ـ روزنامه‌های جریان‌های به اصطلاح اصلاح‌طلب، سیدحسن را مورد تمجیدهای مکرر قرار دادند و جریان مخالف آن را اصول‌گرایان خواندند و در افواه عمومی، جبهه‌ی اصول‌گرایان را متهم بهِ توهین به امام کردند. جریانی که در زمانه‌ی خاتمی نیز داد ِ آزادی سر می‌داد و پشت پرده، از زن ِ سعید امامی استنتاق می‌کرد و به اسم ِ بازجویی، وی را شکنجه می‌کرد. همان جریانی که خاتمی، در سخن‌رانی آخرش در دانشگاه طهران، مورد سرزش قرار داد.

ـ به طور اطمینان می‌توان گفت که خانواده‌ی امام، مثل خانواده‌های دیگر نباید مورد توهین قرار گیرند و بی ربط نیست که احترام به ایشان، احترام به امام پنداشته شود و خطابِ به ایشان، در بردارنده‌ی احترامی به فراخورِ این خانواده و شخصیت امام باشد. اما این نباید بهانه‌ای برای این باشد که در اعضای خانواده‌ی امام، عصمت پذیرفته شود و اشتباه ایشان به نیشِ نقد و بررسی سپرده نشود.

ـ هر چه بود، گذشت.

ـ سید حسن خمینی، هر که باشد و منتسب به هر جریانی که باشد، از خود علامت‌هایی بروز می‌دهد که حاکی از دل‌بسته‌گی و تعلق خاطرش به جریانی‌ست که اکنون جزء مسئولین پژوهشکده‌ی امام خمینی هستند و دوستانی هستند که به جبهه‌ای خاص تعلق دارند. نظرات و حرکت‌های گاه به گاه سیدحسن خمینی نشان از آن دارد که می‌خواهد با رسایش پالس‌هایی به مردم، خود را حامی جریانِ خاصی معرفی کند.(و شاید به تعبیری امام را) این حرکت و این سوگیری، خواسته یا ناخواسته، این‌گونه در عموم، نمود دارد.

ـ آخرین باری که این اتفاق افتاد، همایشی بود که میرحسین موسوی آن را ترتیب داده بود و خاتمی در آن به سخن‌رانی پرداخت. همایشی که همه‌گان در سیاسی بودن‌ش اتفاق نظر دارند و می‌دانند که همایشی‌ست برای بازی‌ها و فعالیت‌های سیاسی در راستای انتخابات ریاست‌ جمهوری.

ـ در افواه عمومی و عامه، این‌گونه جا انداخته‌اند که خانواده‌ی امام نمایندگان امام هستند و همین امر باعث گردیده است، مواضع خانواده‌ی امام و به خصوص، یادگار ِ یادگار ِ امام دارای اهمیت ِ خاصی باشد. در حالی که نظرات ِ شخصی این خانواده، از دختر امام و غیره گرفته تا نوه‌ها و دامادها و غیره، نظرات شخصی‌ست که نظرات لزومن نظرات امام نیست و در کنار صدها و هزارها نظر دیگر باید دیده و بررسی شود. نظرات امام، همان حرف‌هایی‌ست که منتظر شده است.(البت یکی از آشنایان می‌گفت در نسخه‌های جدید، بعضی بخش‌های حرف‌ها حذف گردیده است. الله اعلم. ممنون می‌شوم اگر می‌دانید تذکر دهید.)

ـ هر چه باشد، سیدحسن خمینی، منتسب به امام است و شاید اگر این انتساب نبود، چنین حساسیتی نیز روی ایشان وجود نداشت. اگر منتسب نبود، می‌توانست برود و سرش را بالا بگیرد و بگوید بنده عضو حزب ِ فلان هستم و غیره. اما به نظر، جایگاهی که ایشان در آن قرار دارند، دارد مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد. جایگاهی که باید تریبونی برای جریانِ‌ خاصی نباشد. امیدوارم این‌گونه نماند.

همرسانی: