«تعدادی بلدرچین در مزرعهای زندگی میکردند. گندمها رسیده بود و میبایست آنها را درو کرد. بلدرچینها به همدیگر گفتند که تا وقتی گندمها درو نشده است، در اینجا میمانیم و با شروع درو به جای دیگری کوچ میکنیم. مزرعهدار پیر به اهالی روستا گفت که هنگام درو فرا رسیده است، بیایید گندمها را درو کنیم. چند روزی گذشت و خبری نشد. سپس مزرعهدار پیر به اقوام و خویشان خود پیغام داد که هنگام درو فرا رسیده است، بیایید تا گندمها را درو کنیم. دوباره چند روزی گذشت و کسی نیامد. مزرعهدار پیر که این وضع را دید، پسرانش را جمع…