راستش دو هفتهای بود میخواستم در بارهی این موضوع بنویسم. اما هر چه کردم، دیدم نه حوصلهی بحثهای تکراری را دارم و نه آنقدر وقت که بخواهم در مورد موضوعی که صدها بار بیان شده است، چیزی بنویسم. اما نوشتهی آهستان، نگذاشت. بارها در جلسات مباحثهی فلسفه اسلامی و جلسههای کوچک ِ عرفان نظری و فلسفهی غرب و همه و همه و همهای که گاه و بیگاه داشتیم، یکی از مهمترین مباحثمان در گیری میان عرفا و کلامیها و فلاسفه بود. و در این میان، چاره در بسیاری موارد، رد کردن بود؛ رد کردن به معنی بیخیال شدن. به معنی…