خیلی طول کشید تا وقت کنم و چیزی بنویسم. به حتم هم آنی نشد که گلپر ِ گلدختر انتظار داشت. هرچه، یک چیزهایی در بارهی حجاب و اینها نوشتم به بهانهی دعوت شدن. یک سری مطلب هم هست در مورد ِ اساس ِ حجاب و پوشش ِ زنان در اسلام که متفاوت ِ از نظریههای فعلیست و چون فکر میکنم داد و بیداد راه میاندازد و الآن هم وقت ِ داد و بیداد نیست می گذارم برای یک فرصت ِ دیگر.
…………………………..
یک:
هفتهی پیش در مراسم ِ افطاری، منزل ِ یکی از اقوام، یک نفر در ِ گوشی از من سوال کرد که: “خانمها میتونن بدون ِ چادر هم نماز بخونن؟” من هم جواب دادم که: ” اسلام حجاب رو مطرح کرده،نه چادر رو” و حالیاش کردم که چادر یک گونهی حجاب است و شاید گونهی کامل ِ آن هم باشد و الخ.
دو:
پسرها و خانوادههای ِ مذهبی که به دنبال ِ گرفتن ِ عروس میگردند، یکی از نکاتی که توی ِ ذهنشان است و ملاک قرار میدهند حجاب ِ دختر است. چادری بودن یا نبودن، خیلی وقتها ملاک ِ مهمی برای این خانوادههاست. بعضی وقتها، نوع و مدل ِ چادر ِ دختر هم ملاک است. اینکه چادر معمولی میپوشدیا ملی و لبنانی و غیره. یعنی در ذهنشان این است که چادر ِ معمولیپوشها، بهتر از مدلپوشها هستند و کسانی که چادرهای ِ آنگونه میپوشند ممکن است قرتی باشند و سوسول و غیره. یعنی یک جورهایی، در ذهنشان این است که کسانی که واقعن چادری هستند و محکم میخواهند چادر بپوشند، به حتم چادر ِ معمولی سر میکنند و از این مدلهای جدید نمیپوشند. حال برایشان فرق نمیکند که این چادرهای ِ جدید، پوشش و حجاب ِ کاملتری دارند یا نه. مهم این است که به سمت ِ مـُـد رفتن و مدلهای چادر نرفته باشد.
سه:
یکی از فامیلهایمان برای مدت ِ سه چهار سال رفتهاند یکی از این کشورهای خارجه. خانومشان هم مذهبی هستند و حزب اللهی و چادری و محجبه. چنان که چادر و اینها یک قداست ِ خاصی برایشان دارند و خیلی مواظبت میکنند از حجابشان. وقتی که رفتهاند، صحبتهای ِ مرد ِ خانه با همسرشان منجر شده است که ایشان چاد ررا به خاطر ِ شرایطی که آنجا دارد و بد نگاه کردنها و اینها کنار بگذارند و برای این هم از مراجع و علما سوال کردهاند و الخ.
چهار:
آنچه در رسانه به عنوان ِ سبک ِ زندهگی برتر و لایفاستایل ِ الگو معرفی میشود، به شدت در جامعه به صورت ِ نوع ِ قالب در خواهد آمد. استفادهی رسانه از زنهای بیسواد، زنهای سطحی، زنهایی در خانوادههایی فقیر و زنهایی از این دست به عنوان ِ زنانی که نوع ِ پوششان چادر است و معرفی کردن ِ این سبک ِ زندهگی، یکی از فجیعترین کارهاییست که رسانهها و بالاخص تلویزیون در سالهای اخیر با تمام ِ توان در انجام آن موفق بودهاند. معرفی و این الگوسازی، اگر مورد نقد و اصلاح واقع نشود، ما هر چه هم کار کنیم، به همین راحتیها نمیتوانیم خیلی از کارها را پیش ببریم.
نوشتههایتان چرا به گودر نمییاد؟
میثم رمضانعلی: ظاهرن باید این رو اضافه کنید به گودرتون:
http://feeds.feedburner.com/habil_blog
https://ramezanali.ir/feed
ممنون
ندیده بودم جواب را
با پستی در این مورد به روزم.