دیشب برنامه «نقد شعر» شبکهی چهار به بررسی آثار فروغ فرخزاد پرداخت. پس از ۳۷ سال تلویزیونِ جمهوری اسلامی صدای فروغ را پخش کرد و او و اشعارش را به بحث گذاست. محمدحسین جعفریان تعجب خودش از تاخیر صدا و سیما در پرداختن به فروغ را با تشکر از مسؤلین شبکهی چهار همراه کرد و صراحتا گفت که چون رهبری نظر مثبتی در مورد فروغ داشتهاند همین باعث شده برخی نهادها مشکلی برای محفل شعرخوانی و نقد فروغ ایجاد نکنند.
اما چرا به شاعر و نویسنده و هنرمند انقلاب که از فروغ حرف میزند اعتماد نمیکنند و حتما باید شخص اول مملکت بیاید و حرفی بزند تا مشکلی رفع شود؟ در بسیاری از امور به ناچار باید تاییدیهای از کلام رهبری و یا امام پیدا کرد تا بتوان حرف یا حرکتی را پیش برد.
در دورهای که فعالیتهایی در حوزهی زنان و خانواده داشتم برخی از صحبتهای رهبری در موضوع زنان را دستچین کرده بودم و در برگهای همراه خود داشتم. مباحث نظری ما را به سمت دیدگاهی برده بود که برای مخاطب عام تداعی نوعی رویکرد فمینیستی داشت، اما صحبتها رهبری در زدودن این تلقی کارا بود، هر چند فحوای نظریه از سخنان بزرگان دیگر بیرون آمده بود.
این اجبار در اموری مثل سینما و موسیقی شایعتر است. معمولا تفکر و توان نیروی مومنی که کارشناس و حتی استاد یک حوزه است به رسمیت شناخته نمیشود و برای هر اظهار نظر خلاف عادتی باید به چنین روشهایی متوسل شد. از حوزه هنر و ادبیات و شعر که بگذریم در مورد فلسفه و عرفان هم همینطور است و کار بسیار دشوارتر. به نحوی که مجهز نبودن به تأییدیه در آنجا ممکن است خطر برچسب کفر و الحاد را هم داشته باشد.
متاسفانه همینطوره. خیلی جاها رهبرمون به کمکمون میاد. دیگه کم کم داره تبدیل میشه به یه حربه برای امثال ما و این خوب نیست