مطالب بیشتر
نکتههایی که در ادامه میآید، حاصل ِ تحقیقی دقیق و دقتی جامع در موضوع نیست. بیشتر حاصل تأمل و برداشتیست که از مجموعه مطالب خوانده شده در این موضوع است. اینها را هم این جا میآورم تا ثبت شود و بتواند مایهای برای ادامهی کار باشد. چه خود این را ادامه دهم، چه دیگری. اضافه شود که نظرات نگاشته شده، نه نقد ِ یک نوع نگاه که تبیین دو نوع نگاه میباشد و خود نگارنده نیز گاه در عمل، در انتخاب یکی از این دو نگاه، به سختی کشیده میشود. شاید باید بیشتر در مورد این تفاوتها صحبت کنیم و…
رشته گسستهی ما با دل ِ خیلیها را که میتواند وصل کند؟ راه ِ جدا شدهی من ِ عاصی را با شهیدان که میتواند به سمتشان کج کند؟ یک چیزهایی فرق کرده است و یک چیزهایی نه. زمانه تغییر کرده است و البت مردمان ِ هر زمانه نیز، متفاوت. من البت هنوز صدای ِ اذکار ِ شبانهی دوستانم را از یادم نبردهام. آن هم در زمانهای که ناسوت بر لاهوت ترجیح داده میشود و چیزهای سادهای چون بوی ِ زغال ِ کباب ِ حاج عبدالله و قلیون ِ میوهای، میتواند خیلیها را مدهوش کند. در عصر پِیتزا خوری، در روزگار…
مسئلهی انسان غربی، مسئلهی کبّـاریـّت است و انسان معاصر الله اکبر را قبول ندارد. چه در شاخههایی همچون فیزیک و ریاضی و معماری و هندسه و ستارهشناسی و چه در شاخههای ِ طب و روانشناسی و غیره، و چه در زندگی ی روزانه، داعیه همان کباریت است و لا غیر. اینچنین است که ما هر روز موظف شدهایم که در نماز و رکوع و سجود و تسبیحات و غیرهمان، بارها و بارها این ذکر را بگوییم که الله اکبر. انسان ِغربی مظهر ِ اومانیسم است و در همهی شئون دچار کبر شده است و میپندارد که خویش بر مسند ِ…
راستش اتفاقاتی که در شیراز افتاد و آن همه قمه کشی و قداره بندی و جسم سنگین پرت کردن و داد و بیداد و خون ِ ملت را ریختن و اینها، خیلی دردناک است. بیشتر هم از این جهت است که این بیحیثیتیها دارد عادت میشود و ما انگار که توی ِ یک مملکت ِ بی در و پیکر ِ زندهگی میکنیم، به اینها داریم عادت میکنیم. خیلی برایمان تعجب ندارد که مثلن در فلان شهر و فلان آبادی، یک سری آدم در اوج ِ وحشیگری با یک سری دیگر درگیر شدهاند و مشت و لگد و خون و غیره….
خیلی طول کشید تا وقت کنم و چیزی بنویسم. به حتم هم آنی نشد که گلپر ِ گلدختر انتظار داشت. هرچه، یک چیزهایی در بارهی حجاب و اینها نوشتم به بهانهی دعوت شدن. یک سری مطلب هم هست در مورد ِ اساس ِ حجاب و پوشش ِ زنان در اسلام که متفاوت ِ از نظریههای فعلیست و چون فکر میکنم داد و بیداد راه میاندازد و الآن هم وقت ِ داد و بیداد نیست می گذارم برای یک فرصت ِ دیگر. ………………………….. یک: هفتهی پیش در مراسم ِ افطاری، منزل ِ یکی از اقوام، یک نفر در ِ گوشی از…
برای ما، قدیانی روزی نویسندهای بود که در جبههی حزب الله به قلم زدن بر ضد دشمن میپرداخت. هنوز نیز گاه، نوشتههای قدیانی مددرسان جبههی حزب الله است. اما چندیست که بیادبی و فحاشی، چه در نوشتههای قدیانی و چه در نوشتههای سایرینی که در قسمت ِ نظرات مطالبش به نظردهی میپردازند، قدیانی را در حاشیهها قرار داده است و گاه ترس ِ آن میرود که آبرویی که از حضور در حزب الله کسب شده است، با این بیادبیها، بر باد رود. این متن نیز نه برای قدیانی که برای سایرینیست که در محیط نت قلم میزنند نگاشته شده است…
قناعت این روزها متاع و کالای نایابیست. میان پسرها و پسرکها نیز کمتر. ول خرجی بیحد و حصری که نام و برچسب ِ تفریح بر آن میزنند و نتیجهاش دوری از آیندهنگری و زندهگی در حال و دم و اینهاست. هرچه، بوی ِ گند ِ ولخرجی را نیز میتوان در فقرا دید. زندهگی میانهزیها که پر شده است. به بهانههای واهی هر چه شده، در ماه چهار پنجباری خودشان را با رستورانهای گرانقیمت تیغ میزنند و صورت ِ خود را با مسافرتهای ولنگ و باز میخراشند و پـُز ِ سفرهای آنچنانیشان را ترجیح میدهند به اینکه آنجا که باید خرج…
شاید بازارِ کتابِ انقلاب، برای خیلیها محیطی جالب به نظر آید. محیطی به مراتب خوب برای کسانی که دغدغههایشان بر گـِرد ِ مسائلِ فرهنگی میگردد. از دانشجو و طلبه گرفته تا کسانی که در سبد ِ کالایِ خانوادهشان، کتاب جایگاه ِ خاص و منحصر به فردی دارد. بازار کتاب، یکی از مهمترین فضاهای فرهنگی هر جامعه است. از ویترینها، حجم کتابفروشیها، کمیت و کیفیت ِ خرید ِ کتابها و خیلی از این دست میتوان به اطلاعات خوبی نسبت به وضعیت فرهنگی جامعه دست پیدا کرد و میدانی که این دید را عینیتر و واقعیتر در اختیار قرار میدهد، حضور در…
فقه، جانمایهی حکومت است و نظمدهندهی جامعه. چونانکه بدل به رکن ِ مباحث ِ مراکز آموزشِ سنتیمان شده است و در آن مراکز، فقهخوان، مرتبه بر مراتب ِ درسیاش میافزاید و بیفقه، چونان دانشآموختهایست که نسابی برای سنجش ندارد. اینچنین است که گاه در مسیرِ حوزه، متخصصان ِ سایر ِ علوم ِ سنتی، چون تفسیر و فلسفه و اخلاق و …، درب ِ خانهی فقه را میزنند تا از خانهی فقه، نظم ِ جامعه را به منوال ِ شرع بگسترانند. شُهره است که امام روح الله، رحمه الله، که از اساتیدِ مُبرز ِ فلسفه بود و خیلیها امید بر او…
یکی از مسائلی که در جریان حزبالله مسئلهساز بوده و هست، نبودِ عقلِ جمعی و نداشتن سامانهای برای تصمیمگیریهای کلان بوده است. ضعفِ ایجاد ارتباط میان گروههای مختلف، وجود بناهای متفاوت در جهتگیریِ فعالیتها، گاه نداشتنِ مبانیِ تئوریک یا راهبردهای مشترک و همسو و دلایل متعدد دیگر، این شکلگیری را با مشکل مواجه کرده است. حرکتهای گاه به گاهی نیز که سعی در شکلدادن چنین عقلی داده است نیز با مشکل مواجه شده است. ساده است نامبردن از سعیهای ابتری که به دلایلی هیچگاه چند قدم پیشتر نرفته است و یا چند قدم، جبههی انقلاب را به عقب نیز برده…
یعنی یک سری اتفاقها خیلی مهم هستند. بحث ِ ماندگاریست. بعضی چیزها مایهی افتخار است. مایهی برازندهگیست. زنت درسنخوانده، مفسر ِ قرآن مجید باشد، خیلی باید افتخار کنی. زنت یک زمانی رو بگیرد از عالم و آدم و بعدشِ متخصص ِ آرایش شود در پیری، خب مایهی افتخار است. دختر ِ لرستان باشی و عروس ِ آذربایجان، شوهرت هم باید به تو افتخار کند؛ حداقلش این است که مطمئنن این دو طایفه به شوهر چنین زنی، بی برو و برگرد رای میدهند دیگر و او حتمن رای میآورد و اگر رای هم نیاورد خب حتمن تقلب شده است و …….
سلام آقای حسین قدیانی! اینها را که میبینید شما تایید کردهاید تا در ذیل ِ مطلب ِ آخرتان منتشر شود. میبینید که؟! فکر نمیکنید ادبیاتش از جنس ِ همان بالاترینیهاست؟ فکر نمیکنید این جنس حرف زدنها به ادبیات ِ حزب الله نمیخورد؟ فکر نمیکنید باید مواظب باشید زاویهدار نشوید؟! هان؟! حرفهای دیگری هم هست. شاید بماند بعدتر بهتر باشد….
تریبون ــ ما، هشتهی هشتاد و هشت را فراموش نخواهیم کرد. هشتهی هشتاد و هشت، هشت روز، پس از انتخابات ِ نفاقسوز است. ما، نخواهیم گذاشت این هشته به فراموشی سپرده شود. ما، روزها و شبهای این هشته را یادآوری میکنیم و چاه ِ ویـلی را که فتنهگران در آن گرفتار آمدهاند را عمیقتر میکنیم. ما کاری نمیکنیم که جهت و سمت و سوی ِ ماجراها، به حاشیه کشانده شود و ظلمی که بر نظام رفت، کوچک شمرده شود. ما سالگرد و سالگردهای ِ این هشته را یادمان خواهیم گرفت و هر سال در این هشته، به خوشگذرانی سر خواهیم…
ما، سالگرد ِ مناظرهی کروبی و احمدینژاد را فراموش نمیکنیم. ما، قرار است در این شب، فیلم ِ مناظره را دو باره ببینیم. برای دیدن این مناظره، لازم است یک کیلو تخمهی آفتابگردان و مقدار ِ زیادی هله هوله خریداری شود. ما این فیلم را سهشنبه نگاه میکنیم و با اینکه سهشنبهها، سینماها تخفیف میدهند، ترجیح میدهیم که این فیلم ِ خندهدار را ببینیم. این مناظره، به نظر ساختهگی میآید. انگار مهران ِ مدیری و تیمش این مناظره را کارگردانی و تولید کردهاند. دیالوگهای این برنامه، یکی از باورپذیرترین و زیباترین متنهای طنزیست که تا کنون برای برنامهای با درونمایهی…
سلام مادر ِ شهید میثم عابدی سلام مادر ِ شهید حسین غلامکبیری سلام مادر ِ شهید …. سلام مادر ِ شهید …. سلام مادر ِ شهیده …. سلام مادر ِ شهیده …. و … روزتان مبارک. سلام مادرم. سلام ای مصیبتدیده. سلام ای داغ ِ فرزند کشیده. سلام ای روز و شب بیقرار. سلام ای مادر ِ گلها. سلام ای مادر ِ شهید و شهیده. اجرت با سید الشهدا. اجرت با زینب ِ کبری. خدا صبرت بدهد مادرم. سخت است میدانم. یک سال بیفرزند بودهای خب. یک سال قرار نداشتهای. نمیتوانستی شاید زیاد بلند گریه کنی و این برای یک…
سال هشتاد و هشت و روزهای اولیهی پس از انتخابات که تهران آبستن اتفاقات بود و در بعضی از خیابانها نیز درگیریها شروع شده بود، تلویزیون، مملکت را گل و بلبل نشان میداد. دریغ از پخش خبر و یا گزارش از این اتفاقات. تنها کاری که بعد از جند روز تلویزیون انجام داد، شرکت کنندگان در آشوبها را در قالب معدودی آشوبطلب جلوه داد. «بایکوت» راهبرد تلویزیون بود. راهبردی که به طور مشخص با شکست مواجه شد و اعتماد بسیاری را به تلویزیون از بین برد و باعث شد، شبکههای خبری معاند، رسانههای بهتری برای پیگیری اخبار اتفاقات جلوه کنند….
اکنون زمان برگزاری دادگاه است. برگزاری دادگاهی که در آن کسانی که چهار سال پیش بزرگترین ظلم را در حق نظام کردند محاکمه شوند. اکنون زمان برگزاری نمایندهی کسانیست که به همین دولت و به همین مدیران برگزاری انتخابات و به همین نظام رأیگیری تهمت ِ تقلب، آن هم تقلب ِ ۱۱ میلیونی زدند و امروز طرفدرانش به همین دولت و به همین مدیران برگزاری انتخابات و به همین نظام رأیگیری چون نامزدشان رأی آورده است هیچ شبههای وارد نمیدانند. میرحسین و کروبی را آزاد کنید و به محکمه بسپاریدشان تا حال که همین حکومت با همین نظام رأیگیری بار…
یک: دادستان تهران در مورد تشویق حاجمنصور به کشتن مشائی، بیان کرده است که شخصی که در مورد او صحبت شده است میتواند اعلام جرم کند. یعنی مشائی بیاید و علیه حاج منصور شکایت کند. خیلی شاد هستند بعضیها. این در حالیست که حاجمنصور ارضی بارها و بارهاست و سالها و سالهاست با ادبیات بازداشتگاهی، دیگران را با القاب خر و یهودی و زنازاده و …. خطاب کرده است و کک ِ دادستان هم نگزیده است. همان دادستانی که هنوز آفتاب شنبهی پیش ننشسته بود و چند ساعتی از انتشار خاتون نگذشته بود، خبر خاتون را شنیده بود و متوجه…
خیلی دیدهام و خیلی شنیدهام و خیلی گاه با ادبیات انقلابی خواستهاند که وبلاگنویس حزباللهی مالهکشی کند. مالهکشی یعنی بخواهی اشتباهی را که بخشی از جمهوری مرتکب شده است و برای جمهوری و مردم و غیره هزینه داشته است را توجیه کنی و رویش خط بکشی. مثلا با لالمانی گرفتن، مثلاتر با اینکه این اشتباه یک نفر بوده است و با اینکه هنوز جمهوری حرکت مثبتی برای حل آن نکرده است باز نباید به پای نظام گذاشته شود و قس علی هذا. مالهکشی یعنی «هر طور که شده» از نظام و کارهایش دفاع کنی. چه که مثلا دو هفتهی پیش…
بازی ِ مسخرهی تمسخر اصغر فرهادی و به همان اندازه، بازی ِ مسخرهی حلوا حلوا کردنش، از همان زمان آغاز شد که انتظارش میرفت. وا ماندم که این همه از چیست؟ این همه هول برداشتنها از اینکه یک نفر رفته است و جایزهای گرفته است برای چیست؟ چرا این همه سر و صدا. نه اینکه مثلا برای این جایزه اهمیت قائل نباشم که اینطور نیست. بلکه نحوهی تشویق و تاییدها در بسیاری از موارد معطوف به خود جایزه نبود. دعواها و بحثها، خالهزنکی بودند. بحثهای مسخرهی دست دادن ِ محرم و نامحرم که انگار از اصغر فرهادی چه انتظاری غیر…
نحوهی برخورد نامناسب با نوشتهها و وبنوشتهها، خیلی وقت است دامن ِ وبلاگستان را گرفته است و گیر داده به حلقومهایی که رسانهای جز یک وبلاگ ِ زپرتی ندارند. آیا ما همهمان، حسین قدیانی هستیم؟ آیا لازم است همه حسین قدیانی باشیم؟ مگر حسین قدیانی چیست یا کیست که باید همه، حسین قدیانی باشند؟ مقدمه قدیانی، پس از حماسهی نهم دیماه هشتاد و هشت و پس از فروکش کردن فتنهی انتخابات، مطالبش را در قالب ِ وبلاگ منتشر کرد. یعنی زمانی که بصیرت عمومی افزایش یافته بود و فتنه، تا حدود زیادی دفع شده بود. پس از حضور چشمگیر امت…
من نمیدانم چرا باید درخواست شود که مفاد یک مذاکره، که برایش خون ریخته شده است و بدل به یک امر هویتی شده است، مخفی و محرمانه باشد. تیم ایرانی از چه چیزی هراس دارد و مگر چه دارد تقدیم غرب میکند که باید اصرار داشته باشد که مفادی که در بستهی پیشنهادیاش است محرمانه باقی بماند. صداها و خبرها و حرفهایی که در فضای رسانهای رد و بدل میشود حاکی از آن نیست که بیش از این میشود به ظریف و تیم مذاکره کنندهی هستهای اعتماد داشت و اگر حتی اعتماد داشت، نمیتوان چشمها را بست و همه چیز…
ـ گند زدهاند. حالا من مینویسم گند. وگرنه وضع خرابتر از اینهاست و شما به جای «گند زدهاند»، هر عبارت ِ سخیفتری میتوانید به کار ببرید. و هر چه این عبارت سنگینتر باشد، به حقیقت ِ کاری که اینها کردهاند، نزدیکتر. ـ آن مغزی که همچه چیزی را پیشنهاد داده را به نظرم باید بیاورند بیست و سی، تا ملت با این همه هوش ِ سرشار آشنا بشود. همه را هم ردیف کرده برای این مراسم. از نیروهای نظامی و امنیتی و غیره گرفته تا وزیر و وکیل و آخوند و غیره. همه هم مثل ِ ماست ِ نماسیده، در…