پیش از این، سه مطلب در این باره نگاشته شده است: حجاب باید زیبا باشد؛ آیا حجاب باید زیبا باشد؛ حجاب باید زیبا باشه. با فاصله‌ای به نسبت زیاد، این متن نیز در راستای همین نوشته‌هاست. این اولین مطلب بوده و مطلب‌های پس از این نیز همه در راستای بیانی همین مطلب ارائه خواهند شد.

……………………….

”در آمدی بر تفکیک میان پوشش‌های «سکسی و شهوت‌برانگیز» ، «اروتیک و تحریک‌برانگیز» و «زیبا و تحسین‌برانگیز»”

بازنمایی شخصیتی کسانی که به عقیده‌ای پایبند هستند، به شدت در ترویج آن عقاید موثر است. چنان که اگر کسی معتقد بر امری باشد و جامعه، رفتارهایی ناپسند از شخص را مشاهده کند، خودآگاه و ناخودآگاه، درست و یا نادرست، نسبت به درستی و حقّانیت آن عقاید مشکوک شده و گاه نسبت به آن‌ها عقب‌نشینی می‌کند. ظاهر و پوشش، یکی از همین موارد است. آراستگی، نوع و جنس پوشش، مدل، رنگ و عواملی از این دست، از همین زمره‌اند.

از این دست هستند، پوشش و حجابی که زن مسلمان برای خود بر می‌گزیند. انتخاب رنگ و مدل و نوع پوششی که زن مسلمان برای خود انتخاب می‌کند، در تشویق و ترغیب زنانی که حساسیت‌های کم‌تری برای حجاب خود دارند، به سمت حجاب و پوشش مناسب، موثر است. البت، نوع پوشش و حجاب در لایه‌هایی نیاز به بررسی و ریزبینی دارد و لازم است قواعدی که زن مسلمان خود را پایبند به رعایت آن موارد می‌داند استخراج شده و مورد دقت واقع شود. قواعدی که زنان مسلمان، رعایت آنان را در حفظ شخصی و کرامت خود پیش‌فرض گرفته‌اند.

نگاه اسلامی به پوشش، هم به پیش‌نهاد برای انتخاب نوع پوشش پرداخته و هم به رد برخی پوشش‌ها. پیشنهاد رنگ سفید برای لباس‌ها، پیشنهاد پنبه برای جنس لباس‌ها و مواردی از این دست، نکاتی ایجابی‌ست و لباس شهرت، لباس جنس مخالف، تحریک‌کننده بودن و شهوت‌برانگیزی و مسائلی از این دست از مواردی‌ست که رد شده‌اند. جز این موانع، که بیش‌تر موانعی مفهومی هستند، حجاب و پوشش در مقابل نامحرم، باید کفایت از پوشاندن تمام بدن به جز صورت و دست‌ها کند. البت می‌توان ویژگی‌های جزئی‌تری برای پوشش مطرح کرد؛ اما چون این ویژگی‌های جزئی، در زمان‌ها و مکان‌های مختلف، متفاوت خواهند بود و مصادیق متفاوتی نیز پیدا می‌کنند، نمی‌شود در قاعده‌ی یک مطلب به آن پرداخت. توجه به این نکته لازم است که حجاب، بیش از آن‌که نیاز به جزئی‌نگری‌‌های این چنینی داشته باشد، نیاز به ریزبینی‌های مفهومی و استخراج آن‌ها دارد تا زن مسلمان در هر موقعیتی که قرار گرفت، بر اساس مبانی و اصول، بتواند نوع پوشش و حجاب خود را انتخاب کند.

نکته مهم دیگر آن‌که، نباید حفظ پوشش و حجاب را محدود به در مقابل با نامحرم فرض گرفت. چرا که حفظ پوشش و حجاب، در محیط‌های مختلفی ممکن است مطرح شود که ممکن است حدود مختلفی را ایجاب کند. به عنوان نمونه، حجاب و پوشش در میان محارم و خانواده، دوستان، زنان، مجالس خاص زنانه و مواردی از این دست ممکن است نیاز به حساسیت‌های مختلفی داشته باشد.

انتخاب نوع پوشش و حجاب، در همه‌ی موارد بایست به نحوی باشد که تحسین همه را در پی داشته باشد و حجاب شخص را حجابی منطبق با نگاه‌های اسلامی و در عین حال، در اوج آراستگی و زیبایی ممدوح به نمایش بگذارد. نکته آن‌که، آن‌چه که گاه از رسانه‌های مختلف تبلیغ می‌شود این است که زن مسلمان، زنی‌ست که به اولیات آراستگی ظاهری خود توجه نکرده و از زیبایی‌های ممدوح نیز گریزان است. این رسانه‌ها، به ناحق، آشفتگی ظاهری و پوششی را از مشخصه‌های دین‌داران به نمایش می‌گذارند. این‌چنین، حساسیت بیش‌تر زن مسلمان می‌تواند این انگاره‌ی اشتباه را برهم زده و چهره‌ای مناسب از زن مسلمان را به جامعه معرفی کند و الگوی پوشش و حجاب را در مناسب‌ترین شکل آن، به نمایش گذارد.

مطلب مهمی که گاه مورد تشکیک قرار می‌گیرد و بسیاری، پاسخ دقیق و یا شفافی برای آن نمی‌یابند، این است که آیا توجه به پوشش در این حد، نوعی جلب توجه نیست؟ آیا این شیک‌پوشی و آراستگی و مرتب بودن و انتخاب زیبایی‌های ممدوح در جنس و رنگ و شکل، از ناحیه‌ی شرع مذموم نیست؟ و آیا این به نوعی تبرج و خودنمایی نیست؟

به نظر اما یک فاصله‌ای هست میان سه نوع پوشش؛ «پوشش سکسی و شهوت‌برانگیز»، «پوشش اروتیک و تحریک‌برانگیز» که شاید مفهومی نزدیک به تبرج داشته باشد و «پوشش زیبا و تحسین‌برانگیز» که در این‌جا توضیحات مختصری در مورد آن ارائه شد. توجه داشته باشیم که این سه نوع پوشش نه لزوما در مقابل نامحرم که در برابر دسته‌های دیگر نیز باید فرض شود تا بتوان مفهومی دقیق از آن‌ها بیرون کشید.

مشخص شدن مرز میان این مفاهیم، تا حد زیادی می‌تواند به شفاف‌تر شدن مفهوم حجاب در جامعه بینجامد. در میان این سه مفهوم، دو مفهوم اولی، نسبت به مورد سوم، واضح‌تر و شفاف‌تر هستند و برای همین است که شاید یکی از روش‌های مناسب برای نزدیک شدن به مفهوم سوم، استفاده از واضح‌تر کردن مفهوم اول و دوم است و در نتیجه، هر پوششی که از مصادیق مفهوم اولی و دومی نباشد، در ذیل مفهوم سوم جا گیرد. با بیرون کشیدن مصداق‌های آن دو و مرتب کردن آن‌ها در ذیل مفهوم‌ها و دسته‌هایی کلان‌تر و قابل فهم، بتوان آن‌ پوششی که باید نبود را بیرون کشید و به مفهوم سوم در غیر از این دو حالت دست یافت.

ادامه دارد …

ان شاء الله

این مطلب در زنان‌پرس

همرسانی: