ما را به خیر ِ مسئولین امیدی نبوده و نیست. این را دیگر خیلیها سالهاست متوجه شدهاند که فرهنگ، نه از مجاری ِ دولتی و حکومتی که از مسیرهای دیگری باید پیگیری شود. ما در این میان، در اقلیت هستیم. به دلیل دورهی طولانی مدت تسلط ِ سکولارها و زاویهدارها با انقلاب اسلامی بر مسندهای اداری و سیستمهای فشل ـ چه در دورهی شانزده سالهی هاشمی و خاتمی و چه در دورهی هشت سالهی احمدینژاد ـ ، روح حاکم بر این ادارهها و سازمانها و نهادها، به روحی سکولار و زاویهدار با انقلاب اسلامی بدل شده است.
نهادهای انقلابی ما نیز، چون سپاه، در اکثر موارد دغدغههایی امنیتی(فرهنگ در لایهی تهدید امنیت ملی) و دغدغههایی جهادی(طرحهای زودبازده ِ فرهنگی با کارکرد ِ تبلیغاتی) را پیگیری میکنند که اگر چه «شاید» ضدفرهنگ نباشند، اما اثر ِ فرهنگی بر جامعه بار نمیگذارند. اینچنین است که گروهها و جریانهای حزباللهی، چندین و چند سال است که فعالیتهایشان، نه در پازل ِ دولتی که در پازل و قاعدهی شخصی پیگیری میشود. دولت به معنای ِ قدرت، در میانهی ارتباط ِ با این جریانها، گاه تنها به عنوان ِ کسی نقش بازی کرده است که حامی ِ صوری و شکلی ِ این حرکتها بوده و هستهی اصلی فکری و جریانی، در دست همین گروهها و جریانهای مستقل بوده است.
هیئتها(همچون هیئت رزمندگان اسلام)، گروههای مستقل و روشنفکر ِ روحانیت(همچون موسسه آموزشی امام خمینی زیر نظر استاد مصباح) از نمونههای این حرکتهای مستقل فکری بودهاند که خود را نه در قاعدهی قدرت که در قاعدهی حرکت سیاسی ِ زیر نظر ولایت تعریف کرده و مبانی نظری و عملی خود را منشعب از نگاه ولی فقیه فرض گرفتهاند. تلویزیون، بسیاری از روزنامهها، بسیاری از رسانههای فعال در فضای مجازی، بسیاری از نهادها و سازمانهایی با مأموریت فرهنگی، رسانههایی در ساحتِ قدرت بوده و در بسیاری از موارد(که شاید در اکثریت مطلق موارد) کارکردهایی نه تنها در مسیر فرهنگی، که ضد فرهنگ دارند.
این نهادها و فعالان فرهنگی خود نیز به اهمیت رسانههای مستقل واقفاند. چنان که میدانند در بسیاری از موارد، این رسانههای مستقل هستند که حیات فرهنگی انقلاب اسلامی را حفظ کرده و در مواردی نیز پروراندهاند. رسانههای مستقل به معنای رسانههایی نیست که هیچ اتصالی به مراکز دولتی ندارند و هیچ حمایتی نمیشوند (که اگر چنین بود در متعالیترین حالت خود خواهند بود)، بلکه به رسانهها و نهادها و فعالینی گفته میشود که هستههای فکری مستقلی از قدرت را شکل داده و قدرت گاه به دلیل فشارهای موجود(درونی و بیرونی) و یا از روی ناچاری(درونی و بیرونی) در خود نیاز به همکاری با ایشان را احساس میکند. در اینجا نیز قدرت به معنای منفی مدنظر نیست. بلکه به معنای صاحبان اختیار برای در اختیار قرار دادن پول، امکانات و شرایط برای فعالیت دیگران فرض گرفته است که خود شامل بسیاری از مراکز میگردد.
تقابل میان نگاه و عملکرد قدرت و مردم، چالشهایی جدی میان این دو ایجاد میکند و عکسالعملهای متفاوتی را از جانب یکدیگر باعث میشود. عبارت شهید آوینی با این مضمون که در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزباللهیها، نشانهایست بر تاکیدِ بر این نکته. در لایههای درونی ِ این عبارت، میتوان دریافت که ما در اقلیت نخبگانی هستیم. در اقلیت نخبگانی بودن به معنای کمشمار بودن نیست(اگر چه کمشماری لزوما به معنای تاثیر کمینه نیست). بلکه به معنای آن است که سه عامل ِ سیستم، قدرت و بدنهی حزباللهی ظرفیت پرورش و استفاده از نیروها، استعدادها و امکانات را در خود ایجاد نکرده است.
عواملی که نیاز به تعریف، تحدید و آسیبشناسی دارند.
سلام و درود
خداقوت
سلام خسته نباشید
تا حالا از نمایشگاه مطبوعات امسال دیدن کردید؟ قصد این کار رو دارید؟ یا . . .
امسال «خبرگزاری دانشجو» مسابقهای با عنوان «نمایشگاه مطبوعات از دریچه وبلاگ» برگزار کرده. تعدادی از وبلاگنویس ها با حضور تو غرفه این خبرگزاری ثبت نام کردن و یه عده هم از طریق ایمیل.
گروه جریده اینترنتی «خبرگزاری دانشجو» ازشما دعوت میکنه تا با درج یک یا چند مطلب و ارسال لینک اون به این ایمیل تو مسابقه شرکت کنید
انشاالله اواخر هفته آینده طی یک جلسه با حضور خود وبلاگنویسا و با رای خود اونها اقدام به انتخاب آثار برتر میشه:
جزئیات بیشتر در مورد نحوه برگزاری مسابقه را د راین آدرس ببینید:
http://snn.ir/news-13900805058.aspx
انعکاس گسترده خبر این مسابقه را هم در این آدرس مشاهده بفرمایید:
http://snn.ir/news-13900807174.aspx
موفق باشید
میثم رمضانعلی: مسابقهی بیجایزه، مثل زنبور بی عسل هستش 🙂
سلام
هرچند قائل به این هستم که دولت یا به قول شما قدرت، آنچنان که باید در عرصه ی فرهنگی عملکرد خوبی نداشته ولی این عملکرد ضعیف را نباید هیچ پنداشت. به چند دلیل: اول اینکه مؤسسات خوب و بسیار فعالی هستند که توسط دولت در زمینه های فرهنگی فعالیت و اداره میشوند و کارهای خوبی را انجام داده اند ولی متأسفانه صدا و سیما که باید سرمنشأ این مؤسسات باشد ضعیفتر کار کرده ولی درهرصورت کار بوده است ؛ ثانیا این عدم اعتماد به دولت باید از جنبه ی تقویت نیروهای شخصی و مستقل باشد نه تخریب دولت، ثالثا به نظرم همین حمایت دولت از فعالین نسبتا مستقل هم خودش یک نوع فعالیت فرهنگیِ قابل تقدیر است.
در هرصورت به نظرم همه ی افرادی که دغدغه ی فرهنگ دارند باید خودشان را تقویت کرده وچشمِ امید به مسؤلین نداشته باشند چون سابقه شان خراب است.
التماس دعا
میثم رمضانعلی: یک اینکه، دولت(به معنای قوهی مجریه) خود یکی از عوامل و شاید قویترین عامل در قدرت باشد و دستگاههای دیگر هم شامل اونها میشود. بعدتر اینکه اختلاف بر سر عملکرد نیست که مواردی از کارنامهی دولت به عنوان کارهای خوب ارائه شود. بلکه ساختار مفهومپردازی دولت و سیستم عملکرد به نحویست که در تضاد قرار میده او رو با نگاه حزباللهی
چرا تنظیمات نظرات وبلاگتون طوری نیست که بتونیم به نظرات جواب بدیم؟
حتما باید یه نظر مستقل بذاریم.
میثم رمضانعلی: امکانات ندارید دیگه. این مدیر فنی وبلاگمون سرش خیلی شلوغه 🙂
سلام رزمنده….
****************************
مبادا بدوزی نگاه دلت را به مردم…که بازار یوسف فروشی در این دوره ی بد شدیدا گرفته
***************************
به روزیم….
موضوعات فرهنگی قابل توجهی را دنبال می کنید.
سلام به نکات قابل تاملی اشاره داشتید،
خسته نباشید
جالب بود . ادامه بدهید