نامه‌ی پر رنگ و نگار ِ آقای ِ هاشمی ِ رفسنجانی حطاب به رهبر ِ معظم انقلاب، دی‌روز منتشر شد. نامه‌ای تاریخی که خوش‌حالی ِ‌ من را برانگیخت و هم‌زمان نیز دل‌هره‌ای بر جانم افکند. خوش‌حال از آن جهت که در تاریخ ثبت خواهد شد که حرف‌های ِ محمود ِ احمدی‌نژاد در باره‌ی خصومت ِ هاشمی ِ رفسنجانی و خاندان‌ش صحت دارد و ایشان هستند که در پس ِ پرده به مدیریت ِ آشوب‌پراکنی و تهییج ِ فضای ِ کشور می‌پردازند. عبارات ِ صریحی که در این نامه مبنی بر ادامه‌ی آشوب‌ها آورده شده است، ذهن ِ هر انسان ِ آگاهی را منتوجه ِ این نکته خواهد کرد:

“با این همه بر فرض این‌که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشانهایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان‌ها، خیابان‌ها و دانشگاه‌ها مشاهده می‌کنیم.”

انتظار ِ‌ چنین نامه‌ای هم می‌رفت. رفت و آمدها و پی‌گیری‌های ِ هاشمی و اطرافیان‌ش پس از مناظره‌ی احمدی‌نژاد با موسوی، در رابطه با کسب ِ‌ نامه‌ای از مجلس ِ خبرگان برای تذکر به رهبری طبیعی بود که چنین مسیری را در پی داشته باشد. بنا بر این بود تا مجلس ِ خبرگان در نامه‌ای رسمی(که بار ِ سنگینی را نیز در ادامه داشت) به رهبری در مورد ِ احمدی‌نژاد تذکرات ِ جدی‌ای بدهند که با عدم ِ‌ هم‌راهی ِ اعضای ِ ارشد ِ مجلس ِ خبرگان، این نامه لغو و نامه از جانب ِ دوست، همراه، و هم سنگر دی‌روز، امروز(؟) و فردای(؟) ِ رهبری، یعنی آقای هاشمی منتشر شد. نامه‌ای که جای جای‌ش نیاز به تحلیل و بررسی ِ‌ موشکافانه دارد و می‌رود تا مسیری دی‌گر را در مناسبات ِ مقامات ِ ارشد ِ نظام رقم زند.

بالاخره پس از چهار سال و برای ِ‌اولین بار، عبارت ِ‌ “احمدی‌نژاد” از جانب ِ هاشمی ِ رفسنجانی بیان شد. در این چهار  سال یاد ندارم حتا یک بار آقای هاشمی نام ِ احمدی‌نژاد را نیز برده باشد. در ملاقات‌های مکرر  برای جلب ِ نظر ِ اعضای ِ ارشد ِ‌ مجلس ِ خبرگان، به ایشان این نکته را نیز تذکر داده‌اند که اگر مقابله نشود، احمدی‌نژاد، بعدتر به سراغ ِ دفتر ِ همه‌ی آقایان نیز خواهد آمد.

دی‌روز در فرندفید نیز متذکر شدم که این نحوه‌ی ورود ِ آقای ِ احمدی‌نژاد، برای ِ واقعه‌ای مهم‌تر از یک رأی‌گیری ِ سیاسی و تغییر در ریاست ِ جمهوری‌ست. آغاز ِ این راه و حواشی و حوادثی که در پی داشت و خواهد داشت، همه و همه نشان از واقعه‌ای مهم‌تر دارد که به نظر ِ‌ می‌رسد تنها در سطح ِ داخلی نباید تفسیر شود. شاید بعدتر در مورد ِ آن چیزهایی نوشتم.

نامه‌ی هنرمندانه‌ی هاشمی در بر دارنده‌ی چند نکته و جهت است:

۱. نامه بدون ِ سلام آغاز شده است.

۲. احمدی‌‌نژاد فردی‌ست که حقیقت را نمی‌گوید(دهها میلیون نفر در داخل و خارج ناظر دروغ‌پردازیها و خلافگویی‌هایی بودند/اظهارات عاری از حقیقت و غیرمسئولانه آقای احمدی‌نژاد)

۳. رفتار ِ احمدی‌نژاد قابل ِ مقایسه با رفتار ِ منافقین و ضد انقلاب و لاابالی‌گران است(خاطرات تلخ اظهارات و اقدامات منافقان و گروهک‌‌های ضدانقلاب/ در تعدادی از مقاطع مورد تهاجم افراد لاابالی و ضدانقلاب بوده‌ایم)

۴. رفتار ِ وی، یاد آور ِ رفتار ِ دروغ‌گویان ِ‌ قبلی‌ست(تهمت‌زدن‌ها در انتخابات ۸۴ و انتخابات مجلس ششم ولجن‌‌پراکنی‌های باند پالیزدار که در دادگاه محکوم شده)

۵. رفتار ِ احمدی‌نژاد بر طبق ِ برنامه‌ای از قبل مشخص و معین شده است.(ادعای اینکه مطالب او تحت تأثیر فضای مناظره گفته شده و فاقد برنامه‌ریزی قبلی است، پذیرفتنی نیست)

۶. هدف ِ احمدی‌نژاد از این کار، فرار از تخلفات ِ مکرری‌ست که انجام داده است.(گویا برای تحت‌الشعاع قرادادن گزارشهای مستند و مکرر دیوان محاسبات در خصوص مفقودالاثر بودن یک میلیارد دلار و ارتکاب چند هزار تخلّف در اجرای بودجه‌ها می‌باشد)

۷. ده‌ها میلیون نفر نیز عقیده‌ی بنده را در دروغ‌گویی وی دارند.(دهها میلیون نفر در داخل و خارج ناظر دروغ‌پردازیها و خلافگویی‌هایی بودند)

۸. رفتار ِ وی، غیر ِ شرعی، غیراخلاقی، غیرمنصفانه و خلاف ِ‌قاون است و هاشمی را به عنوان ِ افتخارات ِ نظام را هدف گرفته است.(برخلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف، افتخارات نظام اسلامی‌مان را نشانه گرفته بود)

۹. احمدی‌نژاد، رفتار ِ امام، مردم و روحانیت را زیر سوال برده و آن‌ها را اشتباه تلقی می‌کند.( زیر سئوال بردن تصمیمات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای امام راحل و مردم مسلمان و متعهد و روحانیت عظیم‌القدر)

۱۰. مهم‌تر از همه این است که احمدی‌نژاد به مقام ِ‌ ولایت توهین کرده است.(نقطه قابل توجه دراین تهمت‌ها این است که غیرمستقیم، مقام ولایت در زمان رهبری امام راحل و جناب‌عالی که هادی دولت‌ها بوده‌اید و با اظهارات صریح، مدیریت‌ها را مورد تأیید و تحسین قرارداده‌اید، نشانه گرفته است)

۱۱. باید فتنه‌ی احمدی‌نژاد با تیزبینی ِ هاشمی و رهبری حل شود.( بعد از جریان شوم ۱۴ اسفندماه ۱۳۵۹ با ارشاد امام و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، شهید مظلوم دکتر بهشتی و جناب‌عالی و اینجانب که در شعارهای مردمی به عنوان «سه یاور خمینی» شناخته شده بودیم، با همراهی نیروهای انقلابی و بخصوص نمایندگان متعهد مجلس اول و حزب جمهوری اسلامی توانستیم در جهت زدودن غبارهای ابهامات و سم‌پاشی‌ها اقدامات مؤثری انجام دهیم و امام راحل درد آشنا با تشکیل گروه حقیقت‌یاب و داور، بخشی از حقایق را آشکار ‌کردند. نتایج آن، آگاهی بیشتر مردم و رسوایی فتنه‌گران و در نهایت نجات کشور از خطری بود که دشمنان استکباری و ضد انقلاب طراحی کرده بودند)

۱۲. بنده خیرخواه هستم و نمی‌خواستم وارد ِ این مقابله بشوم.(اینجانب برای پرهیز از آلوده‌شدن فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات به تشنجات بیشتر، از عکس‌العمل فوری که مورد انتظار ملت است، خودداری کردم)

۱۳. بنده پیش از نامه به شما اقدامات ِ لازم را انجام دادم و سعی کردم خیرخواهانه این فتنه را حل کنم که صدا و سیما و احمدی‌نژاد، که دست‌شان در یک کاسه است، هم‌راهی نکردند.(مع‌الاسف، این دو پیشنهاد خیرخواهانه عملاً پذیرفته نشده)

۱۴. اگر هاشمی انسان ِ پاک و انقلابی‌ای دانسته نشود، اعتبار ِ‌نظام زیر ِ سوال می‌رود.(حقیقتی که با اعتبار نظام و همدلی ملت ارتباط جدّی دارد)

۱۵. این نوع هجمه‌های مکرر سابقه‌ای جدی‌ از جانب ِ ضدانقلاب و افراد ِ‌لاابالی داشته و این بار نیز مثل ِ‌قدیم دارد تکرار می‌شود.(در تعدادی از مقاطع مورد تهاجم افراد لاابالی و ضدانقلاب بوده‌ایم و همیشه صبورانه تهمت‌ها و اهانت‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم و در دور جدید تهمت‌ها و هجمه‌ها)

۱۶. هاشمی، انحرافات و حق‌کشی‌های انتخابات را منتشر می‌کند.(در موقع مناسب انحرافات و حق‌کشی‌های ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختیار مردم و تاریخ قرار خواهد گرفت)

۱۷. هاشمی ِ حامیان ِ زیادی در بین ِ مردم دارد.(آراء افتخارآمیز مردم به اینجانب در آخرین انتخابات مجلس خبرگان رهبری)

۱۸. هاشمی تا کنون در رسانه‌ها بر علیه ِ‌نامزدی حرفی نزده است.(در رسانه‌ها مطلبی به نفع یا ضرر افراد و جریان‌های درگیر در انتخابات نگفته‌ام)

۱۹. این چهار نامزد از هاشمی در مورد ِ آمدن در انتخابات چیزی نپرسیده‌اند و درخواست ِ‌ حمایت نکرده‌اند.(چهار نامزد موجود برای آمدن به صحنه با اطلاع از نظر و سیاست اینجانب از من نظر نخواسته‌اند و بعد از نامزدی هم از اینجانب درخواست حمایت نکرده‌اند)

۲۰. هاشمی مخالف ِ روند جاری‌ست و اگر همه این را می‌دانند و می‌گویند، به خاطر ِ این است که خود ِ دولت این را بزرگ‌نمایی کرده است و هاشمی دخیل ِ در انتشار ِ نظرش نبوده است.(بجاست که به این حقیقت هم توجه شود که احتمالاً عوامل دولت از نظر اینجانب مطلعند که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمی‌دانم و خود جناب‌عالی هم از این نظر من مطلعید و دلایل آن را هم می‌دانید. ولی این نظر را رسانه‌‌ای نکرده‌ام و خود عوامل دولت در این مورد بزرگ‌نمایی کرده‌اند)

۲۱. اگر هاشمی سکوت کند، مردم ساکت نخواهند نشست و درگیری ایجاد می‌شود.(با این همه بر فرض این‌که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشانهایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت)

۲۲. اگر همین روند ِ احمدی‌نژاد ادامه پیدا کند و حیثیت ِ‌ هاشمی اعاده نشود، چیزی از نظام باقی نمی‌ماند.(اگر نظام نخواهد یا نتواند با پدیده‌های زشت و گناه‌آلودی مثل تهمت ها ؛ دروغ‌ها و خلاف‌گویی‌های مطرح شده در آن مناظره برخورد کند و اگر مسئولان اجرای قانون نخواهند و یا نتوانند به تخلّف‌های صریح خلاف قانون در اعلان افراد به عنوان فاسد که فقط بعد از اثبات تخلّف در دادگاه قابل اعلان است، رسیدگی کنند و اگر فردی در موقعیت ریاست جمهوری بدون مراعات ‌شأن منصب مقدسش خود را مجاز به ارتکاب چنین گناهان کبیره و اخلاق‌شکن علیرغم سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، چگونه می‌توانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟)

۲۳. برای ِ ایجاد اغتشاش رهبری باید کاری را انجام دهد و خود وارد ِ عرصه شود.( از جناب‌عالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیت‌تان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می‌دانید اقدام مؤثری بنمایید و مانع شعله‌ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید)

۲۴. باید مواظب باشیم که انتخابات سالم برگزار شود و فتنه‌ی احمدی‌نژاد به وسیله‌ی رأی عمومی خنثی شود(لذا در فرصت باقی‌مانده ضروری به نظر می‌رسد خواسته حق حضرت‌عالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که می‌تواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنه‌گران نتوانند با حدس و گمان نصّ پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتش‌افروخته بریزند)

۲۵. اگر همین اکنون این فتنه حل نشود، بعدتر دیگر جای ِ پشیمانی نخواهد بود و کاری نمی‌شود کرد.( سر چشمه شاید گرفتن به بیل ، چو پر شد نشاید گرفتن به پیل)

همرسانی: