
این حدیث را بخوانید: خیر للنساء ان لایرین الرجال و لا یراهن الرجال
حدیثی از حضرت فاطمه سلام الله علیها است که مضمونش این است که بهترین حالت برای زنان آن است که ایشان، نامحرمی را نبینند و نامحرمی هم آنان را نبیند.
این بدین معناست که وضعیت ِ جامعه به نحوی باشد که زنان بی نیاز ِ از مراجعهی به مردان باشند و مردان نیز ضرورتی در مراجعهی به زنان نداشته باشند. این بدین معناست که در خدماتی که مربوط به زنان است، زنان خویش در آن مدیر و مسئول باشند تا رجوع ِ زنان به خودشان باشد و لازم نباشد که زنی برای خرید ِ وسیلهای، گرفتن ِ خدماتی و راه اندازی کارهای روزانهاش به مردی رجوع کند. و این بدین معناست که زنان باید در مشاغل ِ مرتبط ِ با زنان و در هر جای دیگری که محل مارجعه و رجوع ِ زنان است، حضوری جدی داشته باشند.
این نوع نگاه، رد کنندهی دیدگاه ِ کسانیست که زن را در خانه زندانی میکنند و اینگونه محفوظش میپندارند و رد کنندهی دیدگاهیست که زن را ولنگارانه در اجتماع میطلبد و کالا میپندارندش.
همچنین بخوانید:
داستان اون بنده خدا رو شنیدی که توی اتوبوس باد معده اش تخلیه میشه می خواسته هیچکی نفهمه پاش رو می کشه که بگه صدای پام بود. کنار دستی اش میگه صداش رو لاپوشونی کردی بوش رو چیکار می کنی؟!
داستان ما و اسلام هم همینه. ۱۴۰۰ سال مسلمون ها زن رو چپوندن توی پستو و حالا هی براش آسمون وریسمون می بافیم که نه این اسلام نیست و این هست. برادر من اسلام توی منطقه ای پا گرفته که همه این رسوم فضای مناسب برای رشد داشتند یا پیدا کردند. حالا هم بی خود اسلام رو ماست مالی نکنیم بهتره. اسلام میگه زن توی خونه و صداش رو هم نا محرم نشنوه. دیگه این بازی ها چیه من یکی نمی فهمم. اسلام میگه اینجور خوبه خیلی ها هم فکر می کنند که نه! خب بهتر اینه که مسلمون ها زنای خودشون رو توی خونه نگه دارند و بذاریم غیر مسلمون ها هم بیان بیرون کار خودشون رو بکنند. بهشت که زوری نمی شه آخه!
یحتمل متوجه استدلال خودت هستی. تفسیر شرع بر اساس عرفیات. یعنی چون آن موقع زنها خانه نشین بودند، این سخن آنجوری معنا داشت و الان چون “عرفا” زنها در کوچه خیابان حضور فعال دارند، برای اینکه نا محرم نبیندشان باید تعداد حاضرین در خیابان به حد کافی افزایش یابد! و جامعه را کلا تفکیک جنسیتی کنیم!
خبر هم داری که بیچا منورالفکرهای بد بخت فلک زده هم چیز بیشتری که نمیگویند. فرقشان این است آنها کل دین را اینجوری میبینند!
میثم رمضانعلی: این ها را می توانی در ِ نظریات ِ آقای جوادی آملی بگید اخوی! جوادی ِ آملی ِ منورالفکر از دید ِ شما. غبار گرفته ای اخوی! برای غبارروبی خیلی صبر لازم است
سلام. تا حالا اینطور به این حدیث نگاه نکرده بودم. برداشت خیلی جالبی بود. نظر خودتون بود یا از جایی شنیدید؟ بعد به نظرتون نمیشه گفت شاید منظور این بوده که کلا زن ها در جامعه حضور نداشته باشند؟ الان شما یه فرضی دارید که حتما خانوم ها باید خرید کنند و تحصیل کنند و احیانا شغلی هم داشته باشند. خب این فرض از کجا اومده که با این حدیث ثابت شد باید کارهای خانوما رو خودشون انجام بدن. مثلا در مورد پزشک و پرستار خانوم می تونه درست باشه چون یه نیاز ضروری هست و کاریشم نمیشه کرد؛ اما فعالیت های دیگه چطور؟
میثم رمضانعلی: ببینید ما هیچ فرض ِ ذهنیئی نداریم. بر طبق ِ حدیث، باید وضعیت جامعه به نحوی باشه که ضروری نباشه که یه زن به مردی رجوع کنه. خب این شامل همهی نیازها و کارهای زن میشه. نیاز ِ خریدهای روزانه، نیازهای پزشکی، نیازهای تحصیلی، نیازهای شغلی و غیره. نمیتونید محدود کنید این نیازها رو به پزشکی و اینها.
میثم جان!
بحث علمی است دیگر. حالا آ. جوادی فرموده باشند. خوب ما هم به ایشان اشکال میکنیم. البته دستمان نمیرسد جوابش را بگیریم. ولی به نظرم اشکال وارد است!
غبار گرفتگی ما هم که چیز واضحی است. البته به اشکال علمیمان ربط نمییابد 🙂
میثم رمضانعلی: ببین. فارق از تفسیر ِ شرع بر اساس ِ عرفیات، بحث آنقدرها هم گیر ندارد. یعنی شما با یک جملهای طرف هستی که معصومی گفته است. فارق از زمانه هم به قضیه نگاه میکنیم و با قواعد شرع هم میسنجیم. حدیث از عدم ِ مواجههی زنان با مردان نامحرم حرف زده. شما میتونی این عدم ِ مواجهه رو دو تا معنی کنی: یا بگی بشینن خونه ، با بگی بیان بیرون با این تفسیری که توی این پست اومده. یعنی ارتباط ِ زنان با زنان و مردان با مردان. تفسیر دوم با توجه به اقتضائاتی که حضور زن در اجتماع داره مثل تحصیل و درمان و زندگی ِ روزمره ی معمولی، نزدیک به واقع به ذهن میرسد. بعدتر اینکه جایی نگفتیم تعداد ِ حاضرین در خیابانها باید افزایش پیدا کنه. بحث، در متن واضحه اخوی
حالا من هم نمیخواهم گیر بدهم ها. ولی همین جوابت خوب همین ترجیح “اقتضائات امروز” را نشان میدهد. در ثانی شما که این حدیث تنها را نداری. با مجموعهی کل دین باید تفسیر کنی. خوب؟ خوب یعنی که همانطور که آن تصویر کاریکاتوری که از زندانی کردن زن در خانه ارائه میشود غلط است، این مناسبات مسخرهای که در جامعه هست و شما سعی در توجیح دینیاش کردی غلط است!
حالا اخوی بیخیال این حرفها! خودت چطوری؟
میثم رمضانعلی: شما گیر بده اخوی. باور کن گیر دادنها خوشحالم میکنه. میخواهیم بحث کنیم تا بحث جلو بره. ممکنه هم به نتیجهای نرسیم. بعدتر اینکه من نگفتم اقتضائات ِ امروز. نوشتم اقتضائات ِ حضور زن در اجتماع. بالاخره زن نیازهایی داره که شرع اونها رو تایید میکنه و تشویق میکنه. همونهایی که توی پاسخ قبلی نوشتم. به روز کاری نداریم. بعدتر اینکه خب این تفسیر هم بر اساس ِ کل دین هست خب. بعدترتر اینکه من این مناسبات ِ مسخرهای که در جامعه هست رو توجیه نکردم. من دارم میگم این وضعیت غلطه و باید تغییر کنه به این نحوی که توی این مطلب نوشتم.
و در آخر ِ هم خوبیم و مشتاق ِ دیدار ِ رفقا
خوب حالا که از گیر دادن خوشت میاید کمی برویم جلو. البته یک هو قطع شد بدون که من رفتهام بیرون 🙂
حالا از اشکال روششناختی در استدلالت که بگذریم، میخواهم بگویم که از لحاظ عملی چه نتایجی به بار میآید؟
خانمی میخواهد گوشت بخرد، برود ادارهی فلان برای کاری، برود سر کار مثلا، اولا طول مسیر هست! بعد باید گوشت فروشی مخصوص باشد! بعد باید هر اداره دو بخش موازی داشته باشد، بعد کارهایی که خانمها میکنند باید فقط به درد خانمها بخورد. چون قرار است آقایان مراجعه نداشته باشند.
این یعنی باید فکر کنیم که آیا همه جا باید بالسویه حاضر باشند؟ یا نه یک سری کارها مخصوص آنهاست؟
مهمتر این نیازها را که میگویی را یه لیستی بدهید خوب است!
میثم رمضانعلی: خب اینهای که گفتی میشود حوزهی اجرا. یعنی نحوهی اجرای این نظر. که امر ِ مهمیست و البت غیر از درست دانستن ِ این تفسیر یا نادرست خواندن ِ آن است. بعدتر اینکه، ذهن ِ من اینقدر میفهمد که در مسیر ِ اجرا، امر تکمیل میشود. خب من الان دارم زندگی میکنم. وضعیتی که داریم در مواجههی با خانومها، اجبارهایی داریم. اما به نظر میرسد شاید با جلوتر رفتن و پس دادن ِ امتحان ِ خود، امر ِ اجرا روشنتر میشود برایمان.
زمان پیامبر ص گوشت مصرف و خریداری نمی شد؟
کی میخرید؟اصلا وظیفه ی خرید های خانه با زن است در اسلام؟شما آقایان از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرده اید و میخواهید زن ها را به این کارها وادار کنید و بعدش کارهای زنانه ایجاد کنید که اسلامی بشود و سروکار زنها با مردهای غریبه نباشد.
از اولش کی گفته خرید خانه و از این قبیل کارها وظیفه ی زن است؟
المرأه ریحانه و لیست بقهرمانه.
خشت اول چون نهد معمار کج — تا ثریا می رود دیوار کج!
شما مردها یواشکی به زن ظلم می کنید و اونوقت تو خونه موندن زن ها رو زندانی بودنشون جلوه میدید تا راحت کارهاتون رو بندازید گردن زن ها و خودتون انجام ندید.
اونهایی که فکر میکنن زن در خانه زندانی است و چرا نرود بیرون و چرا کار نکند و غیره همان هایی هستند که تفکر مسخره دارند با مضمون اینکه خانه داری و همسرداری و بچه داری حمُالی است و کارهایی بی ارزش.
وقتی خدا به زن مسئولیت بیرون از خونه نداده بخاطر جمال زیباش نبوده!خدا نگفته زن عزیز چون خیلی خوشگلی و خوشم میاد ازت برو بشین توخونه که اذیت نشی برو خونه از صبح تا شب خواب باش شب هم شوهره اومد یک کوفتی بزار جلوش بگو این شامه.خدا مسئولیت بیرون خونه به زن نداده بخاطر اینکه مسئولیت داخل خونه یعنی همسرداری و تربیت فرزند که از و سنگینترین وظایف هستند رو بر عهده داره.
یکی از علما میفرمودند اینهمه زن و دختر همینجوری ریختن تو خیابون الکی نه ها!!! فقط بخاطر طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه !!! اونوقت رفتیم فلان شهرستان یه تزریقاتی خانم پیدا نکردیم!
اولا که ائمه و اهل بیت کی گفتن زن بیاد بیرون که گفته باشن در شغل ها و غیره تفکیک جنسیتی کنید که خانمها با خانمها سرو کار داشته باشن؟
دوما همین حضرت زهرایی که شما هی شعار میدید الگوی بانوان هستند یک روایت معتبر داریم که حتی ایشون مسجد میرفتند؟ یک روایت معتبر داریم که بیرون از منزل میرفتند؟ _جاهای استثنا نه ها؛ یعنی کلا عادت داشتن به بیرون رفتن؟_
میثم رمضانعلی: من نوشتم زن بره گوشت بخره؟! 🙂
بعدتر اینکه اون ریحانه بودن ِ زن رو گرفتی و بقیهی اون مطالب حضرت رو توی ِ همون نامه نگرفتی؟ برو بخون بقیهی نامه رو توی همون نامه. بعدتر این که چه قدر اراحت و عصبانی هستین خب!
جوابم در ذیل کامنت قبل هم بود.
شما چی که یک حدیث را گرفته اید و تفسیر به رای کرده اید؟
ادامه ی ریحانه را بفرمایید ما هم یاد بگیریم!!!
میثم رمضانعلی:
بخشی از نامهی حضرت:
از رأى زدن با زنان بپرهیز، زیرا ایشان را رأیى سست و عزمى ناتوان است. زنان را روى پوشیدهدار تا چشمشان به مردان نیفتد، زیرا حجاب، زنان را بیش از هر چیز از گزند نگه دارد. خارج شدنشان از خانه بدتر نیست از اینکه کسى را که به او اطمینان ندارى به خانه در آورى. اگر توانى کارى کنى که جز تو را نشناسد چنان کن و کارى را که برون از توان اوست، به او مسپار، زیرا زن چون گل ظریف است، نه پهلوان خشن. گرامى داشتنش را از حد مگذران و او را به طمع مینداز، چندان که دیگرى را شفاعت کند. زنهار از رشک بردن و غیرت نمودن نابجا، زیرا سبب مىشود که زن درستکار به نادرستى افتد و زنى را که به عفت آراسته است به تردید کشاند. براى هر یک از خادمانت وظیفهاى معین کن که به انجام آن پردازد و هر یک، کار تو را به عهده آن دیگر نیندازد
I recently came across your blog and are already reading along. I thought I would leave my first comment. I don’t know what to say except that I’ve enjoyed reading. Nice blog. I will keep visiting this blog really often.
ادامه ی نامه زیاد شبیه سخنان شما نیست.یعنی سخنان شما زیاد شبیه حضرت نیست.!
میثم رمضانعلی: خب شما با یه چشم داری دنیا رو می بینی. یه نامه رو دیدی فقط و دلیل نیاوردی کجای استدلال بنده توی متن اشتباه بوده.
همونجا که گفته اید برای زنان شغل های زنانه ایجاد کنیم تا خانم ها که میروند بیرون با مرد سرو کار نداشته باشند.
کجایش گفته اند که خانم ها بیایند بیرون که حالا شما تفسیر میکنید شغل های تفکیک جنسیتی دار مختص خانم ها بگذاریم؟