بازدید و مخاطب میآورد، اما چه چیزی کسب میشود؟ ثبت نام از نامزدهای ریاست جمهوری، همراه میشود با حاشیههایی که گاه با انعکاس گستردهای توسط صدا و سیما و خبرگزاریها و سایتهای خبری همراه میشود و بر وزن این حاشیهها میافزاید.
این وزندهی، چه حاصلی برای ما دارد جز اینکه منجر به وهن نظام میشود؟ و یا بهانهای میشود برای برخی که ثبت نام نامزدی ریاست جمهوری را بچسبانند به طرح اصلاح قانون انتخابات که نامزد احتمالی باید در آن از ۲۰۰ نماینده مجلس و ۲۵ عضو خبرگان ادوار گدایی امضا کند تا مجوز ثبت نام را داشته باشد. بعدتر تازه وقت آن است که شورای نگهبان صلاحیت شخص را بررسی کند و اگر بخواهد شخص را رد صلاحیت کند، معلوم نمیشود آن ۲۰۰ نمایندهی مجلس و ۲۵ خبره چه میشوند این وسط. و حتی اگر تایید شود، با این گدایی امضا، دیگر چه استقلالی و شأنی برای شخص باقی میماند و قس علی هذا.
نمونهها:
نظر شما درباره ثبت نام این افراد چیست؟
موافقم بده بستان است که بوجود تر میاد
سلام هابیل جان
واقعا به نکته درستی اشاره کردی
هیچ جور توجیه نداره اینکار
خصوصا اینکه به بحث اصلاح قانون انتخابات کذایی دامن می زنه
———————
من وبلاگم رو جابجا کردم
cmj.persianblog.ir
به
dehdari.blog.ir
یادمه یه بار از قالب وبلاگ قبلیم تعریف کردی
این قالب رو هم ببین و نظرت رو بگو
ضمنا لینکم رو هم لطف کن و تغییر بده
ممنون
در انتخابات با کرامت رفتار کنند همه؛ چه آنهائى که نامزد میشوند، چه آنهائى که طرفدار آنهایند، چه آنهائى که مخالف با بعضى از نامزدها هستند. جناحهاى مختلف کشور، بداخلاقى و بدگوئى و اهانت وتهمت و این حرفها را مطلقاً راه ندهند. این از آن چیزهائى است که اگر پیش بیاید، دشمن از او خوشحال میشود
مقام معظم رهبری
گلستان بلاگ
http://golestanblog.ir
سلام امیدوارم این بار اشتباه ۸۸ را انجام ندهیم و به کسانی که کف روی آب هستند رای ندهیم و منافع ملت برایمان ارجح باشد
چفیه ها را باز کنید!
صدای ضرغامی توی سرم دَنگ دَنگ صدا میکند که (اگر مختار قبل از سال ۸۸ ساخته شده بود ممکن بود این حوادث اتفاق نیفتد.)
حاشا و کَلّا، جناب ضرغامی. حاشا و کَلّا.
نمیدانم فریاد و آهمان را از دست حامیان و دوستان با بصیرت انقلاب کجا باید ببریم. نمیدانم. با بصیرتانی که مانند «رُفاعه» و «عبداله بن مالک»، حجّت شرعی تراشیدند و چفیه بر گردن و عکس شهدا به دست، به انقلاب خنجر زدند.
چرا؟ از خودم میپرسم چرا و برایش جوابی پیدا نمیکنم. آیا واقعاً از نتایج نظر سنجی ها بی اطلاع بودید؟! کسانی تا به این حد بی اطلاع را چه به کار سیاست؟! یا چیز دیگری جلوی چشمهایتان را گرفته بود که پیش پا افتادهترین تعاملات سیاسی را انجام ندادید؟
این کدام بصیرت است که همه دستآوردها را در گلوگاه پایداری، اینگونه میبازد.این کدام حمایت از گفتمان انقلاب اسلامی است که ظرف چند روز با تزویر موضعش را تغییر میدهد و با دروغ، سخنرانی قبلیاش را اعلام نظری خصوصی اعلام میکند؛ اصلا شما با چه مجوزی با مردم دودوزه بازی کردید. این کدام کارکشته سیاستی است که نمیداند باید به نفع بالاترین نظرسنجی کنار کشید.
چرا؟ از خودم میپرسم و جوابی نمییابم. از هواداران عادی که با شعارهای شما گردتان جمع شدند گلهای نیست. شِکوه و تمام شِکوه از شماهاست که خود را قَیّم همه چیز و همه کس میدانید ولی فهم سیاسیتان آنقدر ناچیز است که میدان سیاست را با کُریخواندنهای فوتبال این محله و آن محله اشتباه گرفتهاید.
آقایان! بازی برده را با حجّتهای شرعیتان به باختی تبدیل کردید، تلخ. بلندگوهای پرصدایتان را خاموش کنید، عبا از تن درآورید، چفیهها را از گردن باز کنید و بروید. بروید گوشهای پیدا کنید که از هیاهوی دنیا دور باشد. و آنوقت، نه به خدا، و نه به ما، و نه به شهدا، بلکه به خودتان پاسخ بدهید چرا اینگونه با انقلاب معامله کردید.
به پروردگار سوگند که دوستان جاهل، کم از دشمنان زیرک نیستند.
تاهمیشه … فدای سید علی
http://tahamishe.ir/post/54