چه کسی میتواند از شورای نگهبان تاییده بگیرد که صلاحیت در معرض انتخاب قرار گرفتن برای ریاست جمهور دارد؟ این پرسش، با استراتژی لشکرکشی سازمانی برای نامزدی و علی الخصوص با ثبت نام هاشمی و مشائی، پر رنگتر شده است. این دو، که شاید دیگر آنچنان رو در رو نباشند و ننمایند، مقیاسی برای سنجش تصمیم شورای نگهبان است که هر چه حکم کند قانون است و باید پذیرایش بود. و اینکه رئیس مصلحت، به حکم رهبری منصوب است، معنای صلاحیت برای نامزدی ریاست جمهور نمیدهد. و شاید رئیس مصلحت «به مصلحت» در این جایگاه نشسته است. چنان که مردود…
بازدید و مخاطب میآورد، اما چه چیزی کسب میشود؟ ثبت نام از نامزدهای ریاست جمهوری، همراه میشود با حاشیههایی که گاه با انعکاس گستردهای توسط صدا و سیما و خبرگزاریها و سایتهای خبری همراه میشود و بر وزن این حاشیهها میافزاید. این وزندهی، چه حاصلی برای ما دارد جز اینکه منجر به وهن نظام میشود؟ و یا بهانهای میشود برای برخی که ثبت نام نامزدی ریاست جمهوری را بچسبانند به طرح اصلاح قانون انتخابات که نامزد احتمالی باید در آن از ۲۰۰ نماینده مجلس و ۲۵ عضو خبرگان ادوار گدایی امضا کند تا مجوز ثبت نام را داشته باشد. بعدتر…
بلبشوی ِ نامزدبازیِ انتخابات، که حکایت از «امر ِ واقع» دارد، برخواسته و حاصل ِ زحمات ِ بخشهای متعددی در نظام است که خواستهی حُسن ِ نتیجه، دایرهی آزادی عملشان را در روشهای اجرای «عملیات روانی» به خصوص در رسانهها، در چند سال گذشته، بدل به مضحکهای برای توهین و «برچسبزنی» کرده است. آب گلآلود ِ سیاست ِ پس از خفهکردن فتنه، سیاست را به صحنهی بیاخلاقی و تئاتری که «موجسازی» را بدل از «جریانسازی» فهم کرده و به نمایش میگذارد، جز این بلبشو را خلق نمیکرد. «امر واقع»، چه مُنتَج از تلاشهای از جنس ِ «مهندسی معقول و منطقی»…