یحتمل شما هم آن گزارش تلویزیونی را دیده بودید که در حاشیه‌ی یک نمایشگاه در آمریکا، یک تابلوی نقشه‌ی جهان نصب کرده بودند و از برخی از بازدیدکننده‌های نمایشگاه سوال می‌پرسیدند که روی نقشه، ایران را نشان بدهد. مخاطبان از اقشار مختلف و در سنین متفاوتی بودند. در کمال تعجب بسیاری و تقریبا همه‌ی کسانی که مورد پرسش قرار گرفته بودند، نمی‌دانستند ایران کجای نقشه قرار دارد. این در حالی‌ست که در ایران، بسیاری نه تنها کشورهای بزرگ را، که بسیاری از کشورها را می‌توانند روی نقشه پیدا کنند و اطلاعات بسیاری از کشورها و قومیت‌های مختلف دارند. و قس علی هذا…

دور نگه داشتن انسان‌ها از واقعیت، یکی از مهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین روش‌های رسانه‌های صهیونیستی برای کنترل افکار عمومی‌ست. به حتم کسی که متوجه نباشد، بسان ِ یک احمق پرورش پیدا کرده و چشم و گوش بسته، نا آگاه می‌آید و نا آگاه می‌رود.(عبارت را می‌شود تغییر داد به یک تمثیل و حکایت قدیمی که: خر می‌آید و خر می‌رود)

مخاطبان هر رسانه را می‌توان از نوع برنامه‌های آن شناخت. به حتم مخاطبانی که رسانه‌های مختلف(رسانه‌های شخصی مثل وبلاگ و رسانه‌های گروهی مثل تلویزیون‌ها) در جامعه‌ی هدف خود فرض گرفته‌اند، این رسانه را یافته و پذیرفته و کانال دریافت اطلاعات را آن قرار می‌دهند.

به این متن که یکی از کاربران ِ بی هویت ِ سایت فرندفید آن را نوشته است توجه کنید:

سه کامنت اولی که علامت خنده هستند را نیروهای حزب اللهی گذاشته‌اند و بنده نیز یکی از آن‌ها. در ابتدا فکر می‌کردیم که این شاید در حد یک شوخی باشد. اما این کاربر از خنده‌های ما تعجب کرد!

این کاربر، از چه کانالی دریافت خبر کرده است؟ این کاربر به واقع به حرفی که زده است ایمان و باور دارد و آن را واقعی پنداشته است. کسانی که زیر فید این شخص خندیده‌اند در ابتدا شاید باور نمی‌کردند که چنین کاربر و کاربرانی این قدر احمق بوده باشند که این اخبار را باور کنند. اما در کمال ناباوری، همیشه کسانی هستند که می‌توانند هر چیزی را باور کنند. مثل عده‌ای که فکر می‌کنند مردم ایران برای خوردن ساندیس به راهپیمایی‌ها و تجمعات می‌آیند. نخندید! این امر، بسیاری جدی‌ست.

به واقع کسانی هستند که باور کرده‌اند که ساندیس، عامل ِ به خیابان آمدن ایرانیان است. همین اشخاص هستند که دستمزد هفت هزار تومانیِ به فعالان شبکه‌ها را باور می‌کنند. همینان هستند که بسیاری از حرف‌های رسانه‌هایی مثل بی‌بی‌سی و دیگرباش را باور می‌کنند. همین‌ها هستند که به وقت تماشای فیلم و سریال و برنامه‌هایی که توسط ضد انقلاب ساخته می‌شود، در کمال تعجب، هر مطلبی را باور می‌کنند و تحت تاثیر قرار می‌گیرند. بعضی از آدم‌ها به همین اندازه و بل بیش‌تر نادان و نا آگاه هستند. این را باور کنید تا متوجه شوید عده‌ای چطور موضوعات و اخبار را فهم می‌کنند.

این می‌شود که طنز این روزهای حزب الله می‌شود، حکایت ِ توهمی که مخاطبان این رسانه‌ها مبنی بر جاذبه‌ی ساندیس در ذهن دارند. (حالا بخندید :دی) این می‌شود که طنز این روزهای ما می‌شود حق الزحمه‌ی ساعتی هفت هزار تومان :دی همان‌طور که دوره‌ای موجب مسرت و شادی ما شده بود بعض حرف‌های منتظری :دی شده بود حرف‌های کروبی :دی و برای همین است که امت حزب الله در خواست آزادی کروبی را دارند. جامعه ما نیاز به طنز دارد. البت تا حدی 🙂

پی نوشت: این حماقت نه در سطوح پایینی که در سطوح به ظاهرا بالایی این جریان نیز وجود دارد. مصاحبه‌ی زهرا رهنورد با بی‌بی‌سی را که فراموش نکرده‌اید؟ :دی (تئوری داماد لرستان)

همرسانی: