شاید حدود یک ماه و خردهای باشد که با چند نفر از دوستان، هر هفته حلقه میزنیم و در مورد مباحث مختلف به گفتوگو میپردازیم. یکی دو جلسهی اول بیشتر به صحبت طی شد تا به موضوعی برسیم که مناسب ِ حال جمع باشد و دغدغهی مشترک. بعد از بحث و صحبت، عنوانی را که برگزیدیم، «جریانشناسی تفکر در ایران معاصر» بود که در این عنوان میتوان به بررسی جریانهای مختلف تفکر در صد سالهی اخیر و وضعیت ِ آنها در حال خواهیم پرداخت؛ ان شاء الله. فکر میکنم توجه به موضوعات ِ نظری و معرفتی، در میان ِ جبههی حزب الله جدی گرفته نشده است. یعنی کم میشناسم گروهها، حلقهها و یا اشخاصی را که به صورت ِ منظم به مطالعه و آشنایی و یادگیری ِ موضوعات مهم و بنیادی مشغول باشند. در هر حال، این نویسه، کلیاتیست که به احتمال در این دورهی حلقه به بحث میگذاریمش. گفتم شاید به درد ِ کسی هم خورد.
جریانهای اندیشهای فعال در ایران را شاید بتوان در قالب ِ این دستهها گنجاند:
یک : جریان صدرائی (شاگردان علامه طباطبایی، امام و دیگر جریانهای فرعی)
فعالان این جریان، اساتیدی هستند همچون: آیت الله مصباح یزدی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله سید رضی شیرازی، آیت الله سبحانی، حجت الاسلام رشاد
دو : جریان سنتگرایی
فعالان این جریان، اساتیدی هستند همچون: سید حسین نصر، اعوانی، سید حسن حسینی، شهرام پازوکی
سه: جریان موسوم به روشنفکری دینی
فعالان این جریان، اساتیدی هستند همچون: عبدالکریم سروش، مصطفی ملکیان، محسن کدیور، مجتهد شبستری، علی پایا
چهار: جریان فردیدی
فعالان این جریان، اساتیدی هستند همچون: رضا داوری اردکانی، محمد رجبی، جوزی، سلیمان حشمت، علی اصغر مصلح، شهریار زرشناس، ریختهگران
پنج: جریان روشنفکران سکولار
فعالان این جریان، اساتیدی هستند همچون: بابک احمدی، بشیریه، آرامش دوستدار، دیهیمی، آشوری، محمد رضا نیکفر، مراد فرهاد پور
شش: مکتب تفکیک
فعالان این جریان، اساتیدی هستند همچون: آقای محمدرضا حکیمی، سیدان، موسوی نژاد
…………………………………………………………………………………………
نظرات دوستان در باز(Buzz):
ـ بند پنج غلط است. مراد فرهادپور از روشنفکران چپ است؛ ایضا برخی دیگر که در روشنفکران لیبرال نمیگنجند. جریان صدرایی هم غلط است. مکتب تفکیک … ؟!
ـ از بند پنج به عنوان جریان روشنفکران سکولار نام میبرند. در ضمن دکتر سید جواد طباطبایی(روشنفکران سکولار)، مرحوم مهندس مهدی بازرگان (روشنفکران دینی). در کنار بشیریه به نظر من باید فایلی برای دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان هم باز بشود
ـ این جریان شناسی دو مبنایی است صدر و ذیل آن مبتنی بر فلسفه اسلامی است میانه از آن در نوع نگاه به مدرنیته است
به بند یک باید رهبری رو هم به عنوان قطب اصلی گروه اضافه کرد.
بنا به شنیدهها که فقط هم شنیدهها هستند و جای شک درش زیاد، قرار گرفتن آیتالله جوادیآملی هم در بند یک جای تأمل داره(باز هم تاکیید میکنم که جای شک خیلی داره).
ضمناً لطفاً فید اینجا رو هم سر و سامون بدید، ما از ریدر شما رو دونبال کنیم .
میثم رمضانعلی: میشه چند تا از نظرات ِ فلسفی ِ رهبری رو برای ما اینجا بیان کنید؟! بعدتر این که حضور ِ جدی آ.جوادی آملی توی این جریان رو نمیشه به هیچ وجه رد کرد. همین هفتهی پیش هم بود که آ.مصباح یزدی گفتند که ریاست ِ فلسفه در زمان ِ حال با آ.جوادی آملیست. فیدخوان رو هم چشم. از اینجا میتونید فعلا پیگیری کنید:
http://feeds.feedburner.com/habil_blog ….
نخستین پیام پادشاه جدید ایران – به نام ایران زمین، به نام کورش و به نام فردوسی و با بزرگترین درودها و شادباشها به تمام فرزندان و زنان و مردان دلیر و شجاع ایران زمین در سراسر جهان که هر یک ملکه و پادشاه ایران هستند اعلام آماده باش جنگی می نمایم . صبر و تحمل ۱۴۰۰ ساله ما بس است و دفاع نشانه ضعف است. ما باید از هر راهی که میتوانیم خانه سیاه خرافات را به هوا بفرستیم و شعله در مراسم شان افکنیم، تا طلسمی که باید ۱۴۰۰ سال قبل ساسانیان با کشتی هایشان می شکستند بشکنیم و دشمن وحشی نادان را نابود سازیم و نام خود را در تاریخ ایران جاودان سازیم. این نهایت وظیفه هر ایرانی پاک نهاد می باشد. پیروزی از آن ماست. بدرود. هفتم آبان ماه ۲۵۶۹. این پیام را به دیگر ایرانیان بفرستید.
ای خدا کلی خندیدیم …………
درباره نخستین پیام پادشاه جدید ایران …..
خدایا این سرخوشی رو از ما نگیر ….
سلام میثم
ممنون می شم این مطلب را ببینی و نظرت را بگی
http://piyaderavi.blogfa.com/post-36.aspx
یا علی
فرهنگستان علوم اسلامی کجایش است؟ قطعا اثر و میزان و اهمیت کارشان بیشتر از سنتگراهاست.
میثم رمضانعلی: نمیدونم کجاش میشه. یه تأملی کنم ببینم
سلام میثم جان
کلیات نظرت رو قبول دارم. ولی باید توجه کنید که مقسم این تقسیم چیست. یعنی باید مشخص بشه که ملاک این تقسیم بندی چیه؟ چون به اشکال دیگه ای هم می شه جریان ها رو تقسیم کرد. مثلا ممکنه مقسم شما نسبت دین و فلسفه در ایران باشه یا مثلا نسبت علم و دین یا مثلا فقط نظریات وجود شناسانه و غیره.
پس لطفا مقسم رو هم مشخص کنید.
یاحق
سلام
۱) فکر میکنم بعضی ها رو جا انداختی مثلا شهید مطهری کجای این جریان بندی هاست یا دکترشریعتی یا مهندس بازرگان یا….؟
۲) در حال حاضر در مقابل فلسفه حکمت(صدرایی) فلسفه غربی ها رو داریم که نامی هم ازاونا نیاوردید…
میثم رمضانعلی: این اشخاصی که اینجا نوشتم، فعالان ِ زنده هستند.
سلام آقا میثم،
تعریف جریان فکری مثل دو امداد میباشد، هر دوندهای بخشی از مسیر را طی میکند، تا به نقطه رهای برسد. بنابراین وقتی از یک اندیشه و پیروان آن صحبت میکنیم دیگر زنده و مرده ندارد ،تازه ،مردهها بیشتر نیاز به یاد آوری دارند تا زنده ها، بیا و مردونگی کن یه یادی هم از اموات بکن!!!!!!!!!!!
سلام. ای کاش هر سال فتنه می شد که هر سال پنج درصد از ما بیدار شود. لطفا همانطور که تصمیم گرفته اید نتایج جلساتتون رو همیشه اینجا بگذارید قابل استفاده سایبریون هم باشد. جهت ترغیب گفتم 😀