«سوال از رئیس جمهور حق قانونی نمایندگان مجلس است.» این کلیدواژه‌ی تکراری به مناقشه خواندن رئیس جمهور است. سوال ِ از رئیس جمهور اگر چه صورت ِ سوال دارد، اما در باطن و در ماهیت، برانگیختن و دعوت به مناقشه و منازعه است. مجلس این را در ارتباط و تعامل با دولت بارها نشان داده است. جنس سوال‌هایی که سال گذشته از محمود احمدی‌نژاد پرسیده شد، سوال سیاسی برخی نمایندگان مجلس بود که دوست داشتند احمدی‌نژاد را به بازی مناقشه و منازعه بخوانند. مجلس را میاندارهای مجلس می‌گردانند و بازی‌گردان اتفاقات، مثل بسیاری از جمع‌ها، عده‌ای محدود هستند. پرسش از رئیس جمهور، بازخواست و دعوت به منازعه همان عده‌ی محدودی‌ است که بناست ماه‌های پایانی دولت را، بدل به پله‌ای برای اثبات «دیدید که می‌گفتیم»ها و «احمدی‌نژاد بد است»ها باشد.
از همان هشتاد و چهار نیز «مثلا» نخبگانی که شوراهای «مثلا» هماهنگی را برای «نمایش» اقتدار راست‌گرایانی که دوست داشتند اصول‌گرا خوانده شوند، منازعه‌ی با احمدی‌نژاد را آغاز کردند و تلاش کردند تا احمدی‌نژاد وارد زمین بازی آن‌ها شود. راهبرد احمدی‌نژاد عدم شرکت در جمع‌ها و شناخته نشدن به همراهی با ایشان و به طور کلی «هیچ حساب نکردن» ایشان بود. این «هیچ حساب نکردن» دقیقا همان مسئله‌ای‌ست که احمدی‌نژاد را پیروز انتخابات کرد. نکته آن‌که همین راهبرد یکی از عوامل مهم بقای دولت احمدی‌نژاد در هفت ساله‌ی گذشته و به بیانی در نه ساله‌ی گذشته بوده است. این‌چنین که قائده‌ی «دعوا کن تا شناخته شوی» که بارها حیات بسیاری از شخصیت‌ها و جریان‌های سیاسی را تأمین می‌کرد، برای موفقیت دوباره، با پیچیدگی‌های زیادی مواجه شد. احمدی‌نژاد زمین بازی جدیدی را شکل داد که بسیاری عادت و حوصله‌ی سیاست‌ورزی در این زمین را نداشتند. هرچه، وقتی کسی مقوّم این حیات نباشد، باید سرنگون شود.
بازی جریان انحرافی‌ و حضور یک‌باره‌ی انحراف‌یاب‌ها که از خطی روی دیوار، انحرافی استنتاج می‌کردند، نقطه‌ی ثقل حیات شد. تکرار «دیدید که می‌گفتیم» مایه‌ی آبروی رفته‌ای شد که در بازی احیای گفتمان اصولگرایی، از راست‌گرایان رفته بود. راست‌گرایانی که نسبتی با مردم نداشتند و شعار «مردی از جنس مردم» بیش از آن‌که تو دهنی ِ به اصلاح‌طلبان باشد، تو دهنی به کسانی بود که خود را نخبه فرض کرده و می‌نامیدند و «دکتر» شده‌هایی در دوره‌های مسئولیت‌های سنگین اجرایی بودند. عنوان‌ها برای هر شخص بسته به جایگاه تغییر می‌کرد. ما شخصیت‌های بسیاری را می‌شناختیم که برای «نخبه» شدن، پسوند دکتر پشت اسم‌شان می‌آمد و برای «رزمنده» بودن بدل به سردار فلانی می‌شدند. و یا کسانی که ظاهر و منش‌شان در زندگی و سطح رفاه هیچ شباهتی به مردم نداشت. عاملی که باعث علاقه‌ی روزافزون به احمدی‌نژاد شد. احمدی‌نژاد را در جلسات خصوصی‌شان به هزار و یک شایعه و تهمت توصیف می‌کردند و فکر می‌کردند تقویت «ترس از انحراف بزرگ» و لولوسازی از جریان به اصطلاح انحرافی، مردم را به سمت آغوش آن‌ها سوق دهد و به نظر تحلیل اشتباه بود و هنوز این اتفاق نیفتاده است.
پرسش از رئیس جمهوری، دقیقا بازی «دعوا کن تا شناخته شوی» است. به نظر این بازی درست طراحی شده است؛ اما سوال‌کنندگان و مجلس در تحلیل این‌که در نهایت در این بازی به چه صفتی شناخته خواهند شد، دچار اشتباه شده‌اند.

همرسانی: